دانستنی آنلاین: پس از گذشت حدود شش ماه از مطرح شدن ساخت کارخانه آسفالت در منطقه سرخه حصار، به رغم اعتراض شهروندان ساکن این منطقه و مخالفت فعالان محیط زیست، عاقبت این کارخانه آلاینده شروع به کار کرد، تا دلیلی دیگر باشد بر بی توجهی شهرداری تهران و شورای شهر، نسبت به مسئولیت اجتماعی خود در خصوص شهروندان.
به گزارش دانستنی آنلاین؛ دی ماه سال گذشته بود که ساکنین کوی زینبیه و شهرک فاطمیه در شرق تهران، از ساخت کارخانه آسفالت در منطقه پارک جنگلی سرخه حصار مطلع شده و نسبت به این موضوع اعتراض کردند.
در همان زمان برخی از مسئولین به مردم اطمینان دادند که هرگز اجازه نخواهند داد، چنین کارخانه آلاینده ای در این منطقه شروع به فعالیت کند.
۱۲ دی ماه سال گذشته، مهدی پیرهادی رئیس کمیسیون سلامت محیطزیست و خدمات شهری شورای شهر تهران درباره تلاش شهرداری تهران برای ساخت کارخانه آسفالت در بوستان سرخه حصار واکنش نشان داد و خواستار دریافت تمام مجوزهای مربوطه از سازمان محیط زیست شد.
او همچنین در نامه ای به علیرضا زاکانی شهردار تهران به او یادآور شده بود که اگر قرار است کارخانه ای در منطقه ۱۳ و پیرامون بوستان جنگلی سرخه حصار ساخته شود، باید همه مجوزهای لازم از سازمان محیط زیست دریافت شود.
علیرضا رحمتی رئیس محیط زیست شهرستان تهران در همان روزهای نخست انتشار خبر ساخت این کارخانه آلاینده در گفت و گو با خبرگزاری ایرنا با اشاره به قانون ممنوعیت استقرار صنایع آلاینده تا شعاع ۱۲۰ کیلومتری شهر تهران، اظهار کرده بود: دراین باره با شهرداری تهران مکاتبه کردیم که مستندات را به محیط زیست تهران بدهند چون بر اساس ماده ۱۱ قانون هوای پاک حتما متولی ساخت یک صنعت باید از محیط زیست استعلام کند تا بر حسب قوانین و مقررات موضوع بررسی شود.
در همان زمان شهرداری تهران دلیل ساخت کارخانه آسفالت را تأمین آسفالت برای شرق تهران بیان کرده بود. موضوعی که به اعتقاد رئیس محیط زیست شهرستان تهران، تنها توجیه یک طرح مخرب است!
رحمتی با اشاره به ادعای شهردار تهران گفته بود: اتوبان امام علی ساخته شد اما کارخانه آسفالتی نبود، تمام آسفالت پروژه آزادراه پاکدشت نیز تأمین میشود، از این رو دیگر اجازه بارگذاری بیشتر را نمیدهیم در واقع قانون این اجازه را نمیدهد، بر اساس قانون فقط استقرار کارگاههای موقت برای اجرای پروژههای عمرانی مقدور است در غیر اینصورت امکان استقرار صنایع در داخل محدوده شهر اصلاً امکان ندارد.»
به رغم تمام انتقاداتی که طی ۵ ماه اخیر با هدف ممانعت از ساخت این کارخانه آلاینده مطرح شد، شهرداری تهران به کار خود ادامه داد و اکنون نزدیک به ۱۰ روز است که کارخانه آسفالت سرخه حصار با تمام توان در حال نابودی محیط زیست، آلوده سازی هوای شرق تهران و تهدید سلامتی شهروندان است. چرا که قدرت شهردار پوششی تهران، به مراتب بیشتر از فعالان محیط زیست و شهروندانی است که صدایشان به هیچ جایی نمی رسد و دادخواهی ندارند.
وقتی شهرداری، شبانه قانون را دور می زند!
همانطور که اشاره شد، سال گذشته اداره محیط زیست شهرستان تهران، ساخت کارخانه آسفالت را تنها در صورت صدور مجوز این اداره امکان پذیر دانسته بود، این در حالی است که بر اساس گزارشی که روزنامه «هم میهن» روز گذشته منتشر کرده است، مسئولان شهرداری منطقه در جلسهای با چندنفر از ساکنین این منطقه ادعا کرده اند که مجوز احداث و بهرهبرداری از این پروژه را از سازمان محیطزیست صادر کرده است.
بر اساس همین گزارش رئیس اداره محیطزیست شهرستان تهران در گفتوگو با این روزنامه اظهار کرده که هیچ مجوزی به این پروژه نداده است. این مقام مسئول گفته : «باید معاونت انسانی، اداره محیطزیست شهر تهران یا معاونت طبیعی این سازمان باید مجوزها را صادر کنند که هیچکدام از این سه منبع مجوزی صادر نکردهاند. تاکنون مجوزی از طرف اداره محیط زیست شهرستان تهران صادر نشده و اخیرا از استانداری تهران مطابق ماده ۱۱ قانون هوای پاک از محیط زیست استعلام شده که موضوع در دست بررسی است.»
طی چند روز گذشته اهالی شهرک های فاطمیه و کوی زینبیه با تجمع در مقابل کارخانه آسفالت سازی، نسبت به حقوق از دست رفته شهروندی خود اعتراض می کنند.آنها می گویند این کارخانه نفسشان را بند آورده است و سلامتیشان را با خطر مواجه ساخته است.
در این میان خبرنگار روزنامه «هم میهن» به رغم آنکه از تبعات انعکاس صدای مردم آگاه است، با حضور در جمع شهروندان معترض پای درد دل آنان می نشیند تا شاید بتواند صدای بی صدایان باشد.
یکی از شهروندان معترض با شاره به نقض قانون توسط شهردار تهران می گوید: «مگر طبق قانون نمیگویند که کارخانهها باید ۱۲۰ کیلومتر آنطرفتر تهران باشد؟ چرا این کارخانه را درست روبهروی خانههای ما ساختهاند و میگویند جمع نشوید؟ ما اینجا زندگی میکنیم.»
یک شهروند خانم اما معتقد است: «اینجا مال دولت است و هیچ کاری هم نمیتوانیم بکنیم؛ دیگر ساخته شده.» خانمی دیگر اما در جواب او میگوید: «مال دولت باشد و دولت آن را درست کرده باشد. خرابش کند.»
یکی از جوانان محل که حدو.د ۲۰ سال سن داردمی گوید: «شما را به خدا یککاری کنید. شما از این زاویه به این کارخانه نگاه کنید. جنگل و درختها را خراب کردند تا این را بسازند. درختها را به چهقیمتی خراب کردند؟ قیمت کارخانه؟ فردا قرار است اینجا پر شود از کامیونهایی تا مواد اولیه بیاورند یا آسفالت ببرند. پشت آن کارخانه بازیافت زدهاند و میخواهند زبالهها را از سطلها جمع کنند و بیاورند اینجا تا هوا آلوده شود. زبالهها را بعضیوقتها میسوزانند، خدا میداند چه بویی میآید. اصلا نمیتوانیم در و پنجره را باز کنیم.»
محمود هم ۲۵سال است که در این محله زندگی میکند: «به خدا این محله خیلی خوب بود. حالا آمدهاند این کارخانه را زدهاند و میگویند که ما با گاز این کارخانه را راه میاندازیم. با گاز که نمیشود کارخانه راهاندازی کرد.»
خانمی که صحبت های محمود را می شنود بهسرعت جواب میدهد که چطور میگویند قرار است این کارخانه با گاز کار کند؟ «گازی که ما در زمستان نداشتیم و امسال اینهمه سختی کشیدیم را چطور به اینجا میدهند؟ به من هم گفتهاند که اینجا نه بو دارد، نه صدا. اصلا حرفشان قبول اما کامیونهایی که میآیند و میروند چی؟ این پارکینگ ماشینها که اینجا جمع شده است. ما اینجا هم مشکل پارکینگ ماشینهای توقیفشده را داریم، هم پمپ گازوئیل، هم ترمینال، هم اتوبان و هم معتادان. پمپ بنزین تهکوچه شهید اقدسی هم برای خودش یک مشکل جداست. در این محله الی ماشاءالله مشکل داریم.»
یکی از اهالی که حالا عصبانیت در کلمهکلمه حرفهایش موج میزند، میگوید که شهرداری به ما گفته هیچ کار غیرقانونیای اینجا انجام نشده و همهچیز طبق قوانین و ضوابط پیش رفته است. او یادآور می شود: «یکی از خانمهای محله هم چنددفعه با محیطزیست تماس گرفته و آنها گفتند اصلا اطلاعی از این کارخانه نداریم. سهشنبه شب که ما خوابیدیم، شروع به ساختن کردند و شنبه این کارخانه علم شده بود. اول فکر کردیم که این ورودی مترو است و خوشحال شدیم اما دیدیم یک کارخانه با آلودگی زیاد از آب درآمد. شبانه این کارخانه را ساختند. چهارشنبه هم نگهبانهای آنجا سرکارمان گذاشتند. از ساعت ۵ بعدازظهر رفتیم آنجا تا ساعت ۸ شب منتظر بودیم تا با مسئول آنجام حرف بزنیم، اما هیچکس نیامد و نگهبانها گفتند حالا که مسئولاش نیامده، پنجشنبه بیایید و با او صحبت کنید. پنجشنبه هم گفتند که بروید شنبه، یکشنبه بیایید».
وی ادامه می دهد: « آنها می گویند با ساخت این کارخانه، کارآفرینی کردهایم و برای رفاه مردم این کار را کردیم. سوال من این است آیا با سلامتی مردم کارآفرینی ایجاد کردهاند. با چه زبانی بگوییم ما این رفاه شما را نمیخواهیم، این رفاه را برای زن و بچهات ببر.»
یک خانم میان سال که از اقدامات شهردار تهران حسابی عصبانی است، از سوله بازیافتی که شهرداری درست در همین منطقه احداث کرده، شکایت می کند و میگوید: «تمام ساختمانهای سولهها به مرکز بازیافت تبدیل کرده اند. تمام افغانستانیهایی که کار میکردند را آنجا بردند و چندروز پیش دیدیم زبالهها را هم دود میکنند و آتش میزنند. اول قرار بود این کارخانه را سوم خردادماه افتتاح کنند، اما حالا گذاشتند سوم تیرماه آن را افتتاح کنند. نمیدانم سوم تیرماه چهکسی میخواهد اینجا را افتتاح کند، اما به ما گفتند رئیسی – رئیس دولت – میخواهد این کارخانه را افتتاح کند.»
یکی از اهالی که خبرهای این کارخانه را از سال گذشته تعقیب کرده می گوید: «محیطزیست گفته که اصلا به این کارخانه مجوز ساخت نمیدهیم چون به جنگل تاریخی سرخهحصار چسبیده که یکی از ریههای شهر تهران است. یعنی اگر این کارخانه شروع بهکار کند، جنگل خشک و نابود میشود. درست است که دولت برای مردم ارزشی قائل نیست، اما در این میان جنگل در حال نابودشدن است. شورایشهر تهران هم گفته بهشرطی قبول میکنیم که مجوز محیطزیست داشته باشد؛ با این شرایط باز هم این کارخانه شروع بهکار کرده است؟ چهکسی جوابگوست؟ درهرصورت آسفالت، نوعی مشتقات نفتی است و نباید در منطقه مسکونی، کارخانه آسفالت راهاندازی کرد. متعجبم که اداره محیطزیست و جنگلبانی اجازه راهاندازی این کارخانه را داده است؟ چون یک تشکیلات قوی مثل شهرداری پشت آن است؟ اگر سوخت مازوت اینجا مصرف کنند، میدانید چه فاجعهای در منطقه بهوجود میآورد؟ هم سرخهحصار الان در خطر است، هم منطقه حفاظتشده خجیر که نزدیک این کارخانه است. اینجا منطقه مسکونی است. آنسمت شهرک زینبیه، اینطرف ساختمانهای ما و آنسمت هم اسبدوانی است. تمام این محلهها با خطر روبهروست. ما آلودگی هوا و صوتی اتوبان و ترمینال را داشتیم، حالا هم فاجعه این کارخانه به آن اضافه شده است. تصفیهخانه و فیلتر علاج این کارخانه نیست. خودش بهتنهایی فاجعه است برای آلودگی هوا، محیطزیست، جنگل و… یعنی اصلا فکر نکردند که اینجا بهاندازه کافی دود داشتیم.» این اظهارت تنها بخشی از صدای اعتراض ساکنان شهرک زینبیه و فاطمیه بود که در روزنامه «هم میهن» منتشر شد.
بی توجهی شهردار به وظایف ذاتی و مسئولیت اجتماعی
بسیاری از شهروندان اعتقاد دارند، شهردار فعلی تهران، کمترین آگاهی در خصوص وظایف ذاتی و مسئولیت اجتماعی سازمان شهرداری ندارد.
جمشید خرسند کارشناس مدیریت شهری در گفت و گو با پایگاه خبری دانستنی آنلاین، اظهار کرد: «گویا تصور ذاکانی از مسئولیت های شهردار، تنها به نصب بنرهای تبلیغاتی پر حاشیه ختم می شود. در حالی که در همه جای دنیا، شهرداران خود را موظف می دانند که آسایس و آرامش شهروندان را تامین کرده و شهر را به جایی مناسب برای زندگی تبدیل کنند».
این کارشناس مدیریت شهری ادامه می دهد:« طی ماه های اخیر تنها دو مورد از اقدامات شهرداری در خصوص تخریب سحرگاهی کافه های شهرک اکباتان و بازار گل محله مهرآباد، نشان داد که مدیریت فعلی این سازمان، کمترین اهمیتی به شهروندان نمی دهد. در موارد دیگر نیز وضعیت به همین نحو است».
خرسند با اشاره به ابلاغ آییننامه پیوست اجتماعی طرحها و برنامههای کلان توسعهای که سال گذشته در قالب برنامه ششم توسعه توسط دولت ابلاغ شد اظهار داشت: « براساس این آییننامه، تهیه و تدوین پیوستهای اجتماعی در طراحی همه برنامههای کلان توسعهای، ملی و بومی باهدف کنترل آثار محیطی آنها و پیشگیری از ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی الزامی خواهد بود».
این کارشناس مدیریت شهری ادامه داد: به زبان ساده تر هر سازمان، دستگاه و یا ارگانی که بخواهد پروژه ای را به مرحله اجرا بگذارد، فارغ از اینکه ابعاد این پروژه در حد ساخت یک خیابان باشد یا در حد ساخت یک سد، باید پیوست اجتماعی آن را تهیه و تدوین کند. به معنای دیگر مجری طرح وظیفه دارد قبل از هر گونه اقدامی، آثار و عواقب فرهنگی، اجتماعی و محیط زیستی ناشی از ساخت پروژه را در قالب یک پیوست فرهنگی تهیه کند. در صورتی که این پروژه تاثیر مخربی بر جامعه و محیط پیرامون آن داشته باشد و نادیده گرفته شود، خلاف قانون رفتار شده و باید عوامل دخیل در آن طرح و پروژه تحت پیگرد قرار گیرند».
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به عدم رعایت آییننامه تهیه و تدوین پیوست اجتماعی توسط شهرداری تهران، می توان مدعی العموم از او شکایت کند، پاسخ داد: « البته این موضوع در حیطه تخصص من نیست و باید یک حقوقدان اظهار نظر کند. اما تا جایی که من می دانم با توجه به اظهارات برخی اهالی، آقای زاکانی از پشتیبانی عناصر دخیل در قدرت برخوردار است، تا جایی که اخیراً تعدادی از شهروندان معترض به ساخت کارخانه آسفالت از سوی پلیس امنیت احضار شده اند و به آنان هشدار داده شده که نباید در این خصوص اعتراض کنند»!
تخریب محیط زیست و تهدید سلامتی و آسایش شهروندان، تنها به این اقدام شهردار تهران ختم نمی شود. با نگاهی به اخبار چند سال اخیر، مواردی از این دست بسیار به چشم می خورد. در واقع این نوع اقدامات بدون در نظر داشتن منافع ملی، تنها بر اساس منافع عده ای خاص صورت می گیردو عده ای که با توسل به هر رانت و رابطه، سود شخصی خود را دنبال می کنند و پا به روی منافع کشور می گذارند. قطع درختان استان گلستان، تخریب جنگل های هیرکانی و ساخت و سازهای غیرمجاز در این منطقه، کوه خواری، جنگل خواری و مرتع خواری، از بین بردن تالاب های طبیعی، خشکاندن هورالعظیم به بهانه استخراج نفت، برنامه ریزی برای تخریب جنگل گیسوم به بهانه خط راه آهن رشت-آستارا ، تنها بخشس کوچکی از خساراتی است که بر کشور و ملت ما وارد می شود و کسی نیز پاسخگوی آن نیست. در حقیقت کسانی دست به چنین اقداماتی می زنند، که ادعای دیانت آنان گوش فلک را کر کرده است، اما درکی از معنای واقعی حق الناس ندارند.
در حقیقت مجموعه ای از ناکارآمدی ها، سوء مدیریت ها، عدم آگاهی از مسئولیت اجتماعی سازمانی به علاوه مجموعه ای از فسادهای ریز و درشت، دست به دست هم داده و همچون یک بلای خانمان سوز به جان کشور عزیز ما افتاده است که تبعات آن گریبان گیر نسل های آینده نیز می شود.
تنها راه جلوگیری از این خسارت ها، ارائه طرح مسئولیت اجتماعی سازمان ها، در قالب یک قانون است، تا به واسطه آن هر دستگاهی که نسبت به وظایف خود در قبال جامعه کوتاهی کرد، مجبور به پاسخگویی باشد.
چرا که مسئولیت اجتماعی سازمانی، چارچوبی اخلاقی است که در آن افراد یا شرکتها برای انجام وظیفه اجتماعی خود و اقداماتی که به نفع کل جامعه است، مسئول هستند. در این میان اگر سازمانی همچون شهرداری و یا هر شرکت حقیقی یا حقوقی، در نظر داشته باشد اقداماتی انجام دهد که میتواند به محیط زیست یا جامعه آسیب وارد کند، از نظر اجتماعی غیرمسئولانه تلقی شده و باید پاسخگو باشد.