در بخش های پیشین این نوشتار با چند کارآفرین موفق ایرانی آشنا شدیم. در این بخش با فرحناز مظفری و سوابق و فعالیت های اقتصادی و اجرایی وی، آشنا می شویم.
فرحناز مظفری
خانم فرحناز مظفری در سال ۱۳۵۳ در روستای گميشان از استان گلستان متولد شد. وی که اکنون 36 سال دارد، مديرعامل شرکت نخ و طناب مظفری و نيز مؤسس و عضو هيأت مديره اتحاديه غير دولتی زنان توانمند استان گلستان میباشد. وی در سال ۱۳۸۰ در جشنواره سراسری عذرا بهعنوان زن نخبه کشور و در سال ۱۳۸۱ به عنوان زن توانمند استان و همچنين دبير نمونه انتخاب گرديد
مديرعامل شرکت نخ و طناب مظفری خانم مظفری از شرکتکنندگان در طرح ملی ترویج کارآفرینی و توانافزائی زنان کارآفرین بودهاند که در سال ۱۳۸۲ توسط خانه پژوهش نوانديش و با حمايت دفتر امور بانوان وزارت کشور اجرا شد.
سايت wenet مصاحبهای با ايشان انجام داده که در زير میآيد:
با سلام و تشکر ازاينکه وقت خود را در اختيار ما قرارداديد،بفرماييد چه شد که وارد صنعت توليد طناب شديد؟
من هم سلام عرض میکنم، در خانواده ما، توليد طناب سابقه کهن دارد، جد بزرگ من تاجر طناب بوده و در کار صادرات و واردات آن به شوروی سابق از طريق آستارا فعال بودهاست. او عقيده داشت فرزندانش از طريق صنعت پيشرفت خواهند کرد نه کشاورزی و دامپروری، عموی من نيز به فعاليت در زمينه نخ و طناب مشغول بودهاست. من نيز با توجه به سابقه خانوادگی به پدرم پيشنهاد نمودم که سرمايهای برای تاسيس کارخانه توليد طنابهاب صنعتی در اختيارم قراردهد و اين ايده با استقبال پدرم روبهرو شد.
هيچ مخالفتی دراين زمينه صورت نگرفت؟
چرا، از آنجا که محيط کار ما بسيار سنتی بوده و آداب و رسوم سنتی داشت، در ابتدای امر اطرافيان، پدر مرا نکوهش میکردند که چرا سرمايه خود را در اختيار دختر خودش قرار دادهاست. مشکلات ديگری هم بود. اما من از برخورد با مشکلات هراسی ندارم و معتقدم اگر کاری راحت بهدست بيايد، راحت هم از دست خواهدرفت.
برای تأسيس کارخانه سرمايهای که پدرتان در اختيار شما گذاشتهبود کافی بود؟
نه، علاوه بر آن سرمايه، با استفاده از تبصره ۳ توانستم مبلغ ۴۳ ميليون تومان هم وام بگيرم و کار را آغازکنم.
تحصيلاتتان چهبود و آيا به کسب و کارتان مرتبط بود؟
دوره چهار ساله دبيرستان را در تربيت معلم گذراندم و بعد از اتمام آن در سال ۱۳۷۴ در رشته جامعهشناسی پذيرفتهشده و وارد دانشگاه شدم. بهعلاوه دورههای کار با کامپيوتر را گذراندهام که در مديريت شرکت بسيار کمکم کرد. بهطور کلی تحصيلات در حرفه ما بر دو محور علم و تجربه تاثير گذار است. ولی من معمولا برای انتخاب کارمندان از افراد بومی و غير آشنا استفاده میکنم.
از چه زمانی مشغول به کار شديد؟ همزمان با تحصيل، تدريس نيز میکردم تا سرانجام در ۱۲ تيرماه ۱۳۷۷ با خاتمه يافتن امتحانات دانشکده، موفق به اخذ جواز تاسيس کارگاه خود در شهرک صنعتی شدم. در خرداد سال ۱۳۷۸ با رسيدن ماشين آلات مورد نياز کارگاه راهاندازی شد و محصولات از همان زمان وارد بازار شدند.
محصولات اصلی شما چيست؟
انواع نخهای صنعتی، کاهبندی، طناب و نخهای صيادی.
برای فروش محصولات مشکلی نداريد؟
من بازاريابی را ابتدا از مزارع شروع کردم بهطوریکه مستقيما با مشتریها ارتباط برقرار کردم، و از آنها خواستم در صورت تمايل به جنس به کارخانه مراجعه نکنند بلکه از بازار پيگيری کنند، اين کار سبب شد که عمده فروشها به سراغ ما بيايند. در حال حاضر بازار کار ما داخلی و شامل استانهای خراسان، سمنان، گلستان، گيلان، مازندران، قزوين و تهران میباشد ولی سعی ما همواره اين است که به بازار تهران وابسته نباشيم. هدف اصلی تجارت من ، حضور در بازارهای جهانی است.