به گزارش دانستنی آنلاین احساسات منفی همچون خشم ، ترس ، اندوه ، تقصیر و اضطراب و ….از سموم ارتعاشی هستند که در باورهای اعتقادات سنتی نیز منعکس هستند و همچون ارواح شیطانی به عنوان انگل های انرژی عمل می کنند .
هر اندیشه ای که در ذهن ما می گذرد آینده ما را می آفریند.
هر گونه درباره خود می اندیشیم برایمان به واقعیت در می آید .
خود ما شرایط زندگی مان را می آفرینیم آن گاه برای ناکامی خود دیگران را سرزنش می کنیم .
پذیرش خویشتن در زمان حال کلید دگرگونی های مثبت است .
افکار منفی چیست؟
افکار منفی دز زندگی به آن دسته از افکاری گفته میشود که به صورت ارادی یا غیر ارادی به ذهن هجوم میآورد و موجب آزار فرد و اختلال در عملکرد و زندگی روزمره میشود. گاهی این افکار از طریق محیط بیرونی وارد ذهن شده و گاهی اوقات ساخته ذهن و تخیل خود فرد است. دکتر لیزا دبلیو. کوین (Lisa W. Coyne) مشاور ارشد بالینی OCD میگوید:
” همه افراد به گفتوگو با خود میپردازند این گفتوگوها گاهی اوقات منفی هستند و به فرد آسیب میزنند به این گفتوگوهای درونی منفی، افکار منفی میگویند.”
دلایل افکار منفی
این که چرا افکار منفی به سراغ ما میآید دلایل متعددی وجود دارد مانند: سایه گذشته، وضعیت مالی ناپایدار، عدم اعتماد به نفس و… که به شرح مختصری در مورد هر کدام میپردازیم:
-
سایه منفی گذشته
در گذشته (دوران کودکی، جوانی و…) موقعیتی را تجربه میکنیم که خوشایند ما نبوده است. هر زمانی که در موقعیتی مشابه آن موقعیت قرار بگیریم افکار منفی به سراغ ما میآید. به عبارتی میتوان گفت تفکر منفی احتمالا نتیجه تجربیات بد گذشته ما است.
-
ترس از آینده
- انسان به شکل طبیعی از ناشناختهها میترسد، به همین دلیل از زمانهای باستان همواره به دنبال پیشگویی و کشف رازهایی در آینده بوده است. از کفبینی و رصد ستارگان گرفته تا انواع و اقسام فالها و پیشگوییها که البته شکل تکاملیافتهی این علاقه به آیندهنگری، منجر به پیشرفتهایی در زمینهی پیشبینی آب و هوا و… نیز شده است. اما گذشته از اینها، ترس از آینده گاهی زندگی روزمرهی ما را تحت تأثیر قرار میدهد و منجر به ایجاد افکار منفی میشود. این دلشوره از آنچه در دو ساعت دیگر در جلسهی کاری رخ خواهد داد، شروع میشود و تا اندیشیدن به سالهای دورتر ادامه پیدا میکند. ترس از آینده واقعا بیهوده و غیرمنطقی است. ترس از آنچه که هنوز رخ نداده است یا شکستهایی که نیامده، خوشیهای فعلی و لحظات کنونی ما را از بین میبرد.
- یکی از بهترین روشها برای مقابله با ترس از آینده و دور کردن افکار منفی ناشی از آن، برنامهریزی است. وقتی برنامهریزی نداشته باشیم، دلهره به سراغمان میآید. برنامهای گام به گام و مشخص، دورنمای خوبی از آنچه پیش روی است در اختیار ما میگذارد. برنامهریزی را با چشماندازی کوتاهمدت شروع کنید و بعد از اینکه در این زمینه حرفهای شدید، برنامهریزی روی اهداف بلندمدت را شروع کنید.
-
موقعیت مالی ناپایدار
همه افراد در زندگی مسئولیتهای دارند و این مسئولیتها به زندگی ارزش میدهند. یکی از این مسئولیتهای کسب درآمد و داشتن وضعیت مالی پایدار است. وقتی در اجرای این مسئولیت دچار مشکل شویم (نتوانیم نیازهای مالی خود را یا اطرافیانمان را تامین کنیم و یا حتی نتوانیم پسانداز کنیم) به صورت افکار منفی در ذهن ما ظاهر میشود و بیرون میریزد.
-
خارج شدن اوضاع از کنترل
وقتی اوضاع از کنترل ما خارج شود افکار منفی به سراغ ما میآید. برای مثال اگر نتوانیم به هر دلیلی با یکی از عزیزان خود ارتباط برقرار کنیم بلافاصله افکار منفی به سراغ ما میآید.
-
نداشتن اعتماد به نفس
نداشتن اعتماد به نفس باعث میشود با تواناییهای خود آشنا نباشیم. در این شرایط وقتی کاری به ما پیشنهاد میشود و یا با چالشی روبهرو میشویم همهی افکار منفی در زندگی به سراغ ما میآید.
-
باور نداشتن خود
بعضی از افراد فکر میکنند کارهای که انجام میدهند خاص نیست و هر فرد دیگری هم میتوانست انجام دهد. این افراد به استعدادهای خود باور ندارد. این عدم خودباوری به بروز فکرهای بد و منفی در ذهن منجر میشود.
-
سبک زندگی
سبک زندگی نیز در نوع افکار ما تاثیر دارد. این جمله را بارها شنیدهاید عقل سالم در بدن سالم. تغذیه مناسب، ورزش و… باعث میشود بتوانیم افکار خود را کنترل کنیم.
-
داشتن تعهدات زیاد
اگر کلاه مسئولیتی را حمل میکنید با پرهای تعهدی متعدد همراه با عدم تعادل بین زندگی شخصی و حرفهای مطمئناً منجر به پرتاب افکار منفی در ذهن خودمی شوید.
با همه اینها، باید روی واقعیت زمینی زندگی نیز تمرکز کنید. مراحل خوب و بد هر روز در زندگی تغییر میکند. درک کنید که اگر هر عامل خارجی بر شما تأثیر میگذارد، فقط باید آن را بپذیرید زیرا خارج از کنترل شماست. اما اگر یک عامل درونی مانند عصبانیت، استرس یا تفکر بیش از حد باعث ایجاد تفکر منفی در ذهن شما میشود، باید آگاهانه توسط شما کنترل شود. برای رسیدن به امید و موفقیت باید به طور فعال به سمت مثبت اندیشی در زندگی سوق پیدا کنیم و به زندگی خود معنا ببخشیم.
درمان افکار منفی
اساسا فرایند فکر کردن یا از دیدگاه مثبت است یا منفی. چیزی که بسیار اهمیت دارد این است که یاد بگیریم چگونه موقعیت و وضعیت ذهن خود را مدیریت کنیم تا بتوانیم از افکار منفی در زندگی دوری کنیم و با مثبت اندیشی بر ترسها، و موانع موجود برای رسیدن به اهداف غلبه کنیم. وقتی ذهن نگرش مثبتی داشته باشد به بالا رفتن عزت نفس کمک میکند در نتیجه فرد در رسیدن به اهداف و پشت سر گذاشتن موانع موفقتر میشود. در حالی که با رویکرد منفی کوچکترین کار هم غیر ممکن به نظر میرسد مانند رانندگی کردن در تاریکی. افکار، عواطف و رفتارهای ما همگی به هم مرتبط هستند، بنابراین افکار ما بر احساس و رفتار ما اثر میگذارد.
چگونه با منفینگری مقابله کنیم؟
اکنون باید ببینیم چگونه میتوانیم جلوی اندیشههای منفی و منفینگری را بگیریم تا همیشه ذهنیتی مثبت داشته باشیم. با رعایت نکتههای زیر، میتوانید منفی بودن را از زندگی خود دور سازید و همیشه مثبتاندیش باشید.
۱. تمرین خویشتنآگاهی
در وهلهی نخست، با شناخت خود و آگاهی دربارهی تجربیات احساسیاتان میتوانید به مهار اندیشههای منفی و منفینگری کمک کنید. شما میتوانید این کار را با تمریناتی مانند مراقبهی ذهنآگاهی، مدیتیشن اسکن بدن، خاطرهنویسی و روزنگاری یا سخن گفتن با کسی که به او اعتماد دارید، انجام دهید.
هنگامی که از جایگاه عاطفی خودتان آگاهی پیدا کنید، میتوانید چگونگی تأثیرات سوگیریهای منفی را آسانتر تشخیص دهید. در ادامه میتوانید با یک نگرش بهتر به دنبال راهکارهایی برای دگرگون کردن موقعیت و جلوگیری از منفیگرایی بگردید.
۲. از گفتوگوهای منفی با خود دوری کنید
مقابله با خودگوییهای منفی و جایگزین کردن آنها با اندیشهها و سخنان مثبت، بهترین راهکار برای دگرگون کردن نگرش و افزایش عزت نفس است. شما میتوانید این کار را با سخن گفتن با خودتان، به گونهای که با یک دوست صمیمی سخن میگویید، آغاز کنید.
به ازای هر انتقاد و اندیشهی منفی در ذهنتان، تلاش کنید روی چند رویداد یا خودگوییهایی تمرکز کنید که باعث افتخار شما میشوند. شما از این ترفند میتوانید برای منفینگری در برابر دیگران هم استفاده کنید. به جای دیدن بدیهای مردم یا اشتباهاتی که در گذشته انجام دادهاند، به دنبال خوبیهایشان بگردید و تلاش کنید دلیلی برای افتخار کردن به آنها بیابید.
یادتان باشد هر احساسی که دارید بدون شک موقتی است، زیرا احساسات همواره در حال دگرگون شدن هستند. نیازی نیست احساسات منفی را به زور از خودتان دور کنید. در واقع باید تلاش کنید هنگامی که احساسات منفی به سراغتان میآیند، به جای واکنشهای تدافعی و ناگهانی، آنها را پردازش کنید و افکار منفی مرتبط با آن احساسات را کاهش دهید.
۳. مثبتگرایی و قدردان بودن را تمرین کنید
هنگامی که رویداد بدی در زندگیاتان رخ میدهد، آیا راهی وجود دارد تا بتوانید تجربیات خود را دگرگون کنید و در چارچوب تازهای قرار دهید تا جنبههای مثبت و روزنههای امید را بنگرید؟ شاید به جای ناراحت شدن، غصه خوردن، پشیمانی و… بتوانید به دنبال درس عبرتی در رویدادهای ناگوار بگردید و به خاطر آن سپاسگزار باشید.
شما با کمک این نکات و راهکارها میتوانید روی نکات مثبت زندگی تمرکز کرده و همیشه روزنهی امیدی را پیدا کنید.
- یک دفترچهی قدردانی روزانه داشته باشید. تلاش کنید روزانه کارهای لذتبخش انجام دهید و در پایان روز آنها را ثبت کنید تا همیشه به یادشان داشته باشید.
- تا جای ممکن قرار گرفتن در معرض پوششهای خبری را، که معمولا درد و غم و بدبختیها را به نمایش میگذارند، کاهش دهید.
- تعریف و تمجیدهای دیگران را یادداشت کنید و برای خودتان نگه دارید.
- با یک درمانگرِ متخصص در رفتاردرمانیِ شناختی در ارتباط باشید تا به شما برای دگرگون کردن الگوهای فکریاتان کمک کند. روانشناسان و رفتاردرمانگرها با کمک راهکارهای گوناگون میتوانند شیوهی اندیشیدن شما را تغییر دهند و کمکتان کنند تا بین خود و اندیشههای منفیاتان فاصله ایجاد کنید.
یک راه دیگر برای مهار منفینگری، توجه به زبان بدن و حالات چهرهاتان است. برای نمونه، صاف ایستادن، قوز نکردن و لبخند به لب داشتن میتوانند به بهبود روحیه کمک کنند و هنگام روبهرو شدن با چالشها، اعتمادبهنفس بیشتری به شما دهند.
۴. دیدگاه منفی مردم را به خودتان نگیرید
این کار آسانی است که توهینها را به دل بگیرید و دیدگاههای منفی دیگران را به خود جذب کنید، ولی تلاش کنید همیشه یادتان باشد که احساسات و دیدگاههای مردم به طور معمول ارتباطی با شما ندارند و همیشه نباید آنها را به خودتان بگیرید.
هنگامی که کسی باعث میشود احساس بدی به خود و زندگیاتان داشته باشید، اینگونه تصور کنید که این شخص هم مشکلات خودش را دارد و قصدی ندارد به طور عمدی به شما آسیب برساند. به معنای دیگر، تلاش کنید با دیگران همدردی کنید و خودتان را جای آنها بگذارید. با این کار میتوانید جلوی واکنشهای منفی به دیدگاه آنها را بگیرید و کمتر ناراحت شوید.
۵. انرژی منفی به دیگران ندهید
اگر دیدید ناراحت هستید و نمیتوانید جلوی آن را بگیرید، دستکم تلاش کنید این احساسات و انرژی منفی را به دیگران منتقل نکنید. شاید گاهی اوقات خوب باشد مشکلاتتان را با دیگران در میان بگذارید و آنها را رفع کنید، ولی نباید دیگران را مقصر بدانید و سرزش کنید یا با عصبانیتتان آنها را از خود دور سازید.
اگر حالتتان خراب است و نمیخواهید دیگران را هم ناراحت کنید، گاهی اوقات میتوانید خودتان را با چیزهای دیگر سرگرم کرده و حواستان را پرت کنید. مثلا برای اینکه بتوانید جلوی غرق شدن در افکار منفی را بگیرید، میتوانید کارهایی را انجام دهید که آرامشبخش هستند و ازشان لذت میبرید. برای نمونه، ورزش کنید، کتاب بخوانید، پیادهروی کنید، خانه را تمیز کنید یا به سراغ کارهای خلاقانه بروید.
سخن پایانی
احساسات منفی، از جمله ناامیدی و اضطراب، به طور معمول تأثیر بیشتری روی ما میگذارند و دوام بیشتری هم نسبت به احساسات مثبت دارند. اگرچه گاهی اوقات تمرکز روی برخی چالشها و حتی پشیمان شدن میتوانند مفید و سودمند باشند و به رشد، یادگیری و برنامهریزی برای آینده کمک کنند، ولی زیادهروی در اندیشههای منفی آسیبهای گوناگونی را در پی دارد.
این منفینگری که در واقع دید انتقادی یا بدبینی نسبت به همهچیز است، میتواند شما را درگیر مشکلاتی مانند عدم اعتمادبهنفس، غمگینی، تلخخویی، احساس گناه، شرمندگی، ناامیدی یا حتی خشمگینی کند. شما با راهکارهای سادهای میتوانید جلوی سوگیری منفی و غرق شدن در اندیشههای مخرب و آسیبزننده را بگیرید.
با انجام ترفندهایی که در این نوشتار بررسی کردیم، بهآسانی خواهید توانست جلوی منفینگری را بگیرید و به سراغ دیدن جنبههای مثبت زندگی بروید. بنابراین، از این پس تلاش کنید خودتان و احساساتتان را بهتر بشناسید، دست از خودگوییهای منفی بکشید، به خاطر رویدادهای لذتبخش سپاسگزار باشید، حرف مردم را به دل نگیرید و انرژی منفی هم به دیگران ندهید.