بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشاینده ی مهربان
اَللّهُمَّ غَشِّنى فیهِ بِالرَّحْمَهِ
خدایا در این ماه مرا به مهر خود فراگیر
وَارْزُقْنى فیهِ التَّوْفیقَ وَالْعِصْمَهَ
و در آن توفیق و پاکدامنی (دوری از گناهان) را روزیم کن
وَطَهِّرْ قَلْبى مِنْ غَیاهِبِ التُّهَمَهِ
و دلم را از تیرگی هاى تهمت پاک ساز
یا رَحیماً بِعِبادِهِ الْمُؤْمِنینَ
اى مهربان نسبت به بندگان مؤمن خود
دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان
به گزارش پایگاه خبری دانستنی آنلاین در دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان از خداوند مهربان می خواهیم ما را در این ماه به مهر و مهربانی خود فراگیرد و در آن توفیق و پاکدامنی (دوری از گناهان) را روزیمان کند و دلمان را از تیرگی هاى تهمت پاک سازد.
واژه «غش» در لغت به معنی مخفی کردن است؛ اگر کسی عیب جنس خود را بپوشاند اصطلاحا می گویند: غش در معامله کرده است و در حدیث آمده است : « لَیسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً – کسی که مال عیب دار را به دیگرب می فروشد و عیب آن را مخفی می کند مسلمان نیست.
در این دعا که شاید آخرین دعای مؤمن روزه دار در این ماه مبارک باشد، از خداوند متعال می خواهد او را در میان مهر و محبت خود بپوشاند تا از درک مهربانیش لذت وافر را ببرد. پوشش مهر الهی نه تنها برای حظ معنوی است بلکه همچون سپری برای پیشگیری از خطاها و گناهان و پششی برای گناهان و معاصی و عیوب پیشین اوست.
نکات قابل تأمل در دعای روز بیست ونهم ماه رمضان
به ایستگاه پایانی این ماه پر خیر و برکت نزدیک می شویم و این دعاها آخرین تیرهای در ترکش ماست که به هدف اجابت روانه میکنیم ، باشد تا از این میانه یکی کارگر شود !…
هر چه کردهایم و هر چه شده است همینایم که اکنون هستیم. هنوز هم عیبهایمان را میتوانیم ببینیم که هستند و وجود دارند هر چند شیاطین دست هایشان بسته بود اما در وقت باز شدن آن دستها همین عیبهای باقیمانده میتوانند ما را هدف و بازیچه آنان کنند. وقتی که این ضعفها آشکار باشند و بتوانند دیده شوند، شیاطین و فرصت طلبان بازیگر را به طمع خواهند انداخت تا عمرمان را مرتع خویش سازند و هر سبزهای و گلی و درختچهای را که با هزار زحمت کاشتهایم و آب دادهایم و … زیر پا لگدکوب و نشخوار کنند.
پوشش عیب ها و نقص ها
پس از خدا میخواهیم حال که تا همین حد بیشتر نتوانستهایم در این باغ بکاریم و رشد دهیم، عیبها و نقصها و کاستیهایمان را با مهربانی و رحمت خود بپوشاند و ازگزند آن سارقان راهزن مصون بدارد.
و از او طلب توفیق میکنیم تا شرایط را موافق مصلحتمان نماید و اسباب و مقدمات لازمی را که از قدرت ما خارج و در دست اوست در اختیارمان قرار دهد و راه را بر ما آسان کند که در این ماه ما را موانعی است. از جنس تردید، و سنگ دلی و تنگی صدر و کم حوصلگی و کفر و چشم پوشی از حق و بر این توفیق آثاری است چون دوری از شیطان و توبه و بازگشت به سوی خدا و زدودن گناهان و راهیابی به سوی بهشت و توکل و شرح صدر و مغفرت و هدایت خاص و ….
درخواست عصمت
درخواست عصمت تیر در ترکش بعدی است که در چله این کمان قرار میدهیم، عصمتی که چون ریسمانی به آن بیاویزیم و از ته چاه دنیا و خویش به در آئیم، ریسمانی که ما را حفظ کند ،ریسمانی که سر دیگرش در دست اوست!
عصمت دارای دو مولفه است، آگاهی و آزادی (علم و تقوی). هر چه بیشتر از این دو بهره داشته باشیم بیشتر در امانیم و محفوظ. علمِ به منافع و مضار و خود نگهداری و آزادیِ از شهوات و تمنیات و جبرهایی که دست و پاها و چشمها را میبندند تو را عصمت میبخشند و به هر میزان که از این دو سرچشمه بیشتر بهره برده باشیم معصوم تریم و از گزند آن سارقان و راهزنان محفوظ تر.
طهارت قلب از گناهان و غفلت ها
و در آخر باز نگاهی به قلب خود میاندازیم و آن را سیاه و تاریک میبینیم! این چرخش نگاههای ما از بیرون به داخل و از داخل به بیرون، از خدا به خویش و به گناهان و به همرهان و … نشانه و علامت انسانِ نا آرامی است که قدر این ماه را و اندازه خود را و مسیر طولانی پیشاروی را و زمان اندک در دسترس را و … میداند و میخواهد در این فرصت کوتاه رمضان همه عرصهها را سرکشی کرده سامان دهد.این است که پاک شدن قلب را از سیاهیهای ظلمانی اوهام و تردیدها را طلب میکند.
قلبهایی که بدون آن توفیقها و در غیاب آن حفاظها بدون دروازه و دروازه بان رها شدهاند و هرچه و هر که و هر وقت و هر طور و از هر جا و با هر نام و در هر شکل و … وارد آن شدهاند و در آن خیمه و خرگاهی! بر پا کردهاند.
قلبی که چون شبی تار، سیاه و ظلمانی شده است و چون اسبی سیاه و سرکش و پلید که سواری نادان و ناتوان را به تاخت در دشت اوهامِ بی انتها ،سرگردان به پیش میراند!!
آیا جز از او که نسبت به بندگان مومنش مهربان است چه کسی میتواند ما را ازچشم دشمنان راهزنمان (دنیا، نفس و خلق و شیطان) با جلوهها و بازیها و حرفها و اغواهایشان بپوشاند؟
و آن توفیقها را و عصمتها را روزیمان کند؟
و این قلبهایمان را از آن پلیدیها و سیاهیها پاک کند؟
مهربانی او هدف همه این تیرهای آخر از چله رها شده است…