هنگامی که عبارت تبلیغات native را میبینید، در مورد آن چه فکری میکنید؟ آیا به فکر بازاریابی محتوایی میافتید؟
قبل از اینکه وارد بحث تفاوتهای تبلیغات native و محتوایی شویم، اجازه دهید توضیح دهیم که چرا باید بین این دو تمایز قائل شد. کلماتی که استفاده میکنیم مهم هستند. کلمات به رفتارهای ما جهت میدهند.
به دلایلی مشابه، درک اینکه سایر عبارات چگونه با بازاریابی محتوایی در ارتباط هستند حائز اهمیت است. چند سال پیش، عبارت تبلیغات native در فضای وب مطرح شد. بسیاری از بازاریابها و مدیران آژانس از عبارات بازاریابی محتوایی و تبلیغات native را اشتباها به جای هم استفاده میکنند. زمانی که این اتفاق میافتد، صنعت تبلیغات ما یک گام به عقب برمیدارد زیرا با تبلیغات native راهی را میرویم که بازاریابان با استفاده از آن میتوانند محتوا را بسادگی توزیع کنند.
نکته آن است که استفاده از عبارات و واژگان صحیح حائز اهمیت است؛ اگر نتوانیم روان صحبت کنیم، چگونه میتوانیم از دیگران انتظار داشته باشیم بازاریابی محتوا را درک کنند یا به عنوان بازاریابان محتوا به ما احترام بگذارند.
بازاریابی محتوایی چیست؟
بازاریابی محتوایی یک تکنیک بازاریابی استراتژیک برای ایجاد و نشر محتوای ارزشمند و مناسب جهت جذب و یافتن مخاطبین خاصی است – با هدف کنترل مشتری سودآور از طریق تغییر یا ارتقای رفتار مصرفکننده. بازاریابی محتوا یک فرآیند درحال پیشرفت است که بخوبی با یک استراتژی بازاریابی کلی ادغام میشود. این بازاریابی بر مالکیت رسانه تمرکز دارد نه بر اجارهی آن. در بازاریابی محتوا، برند صاحب رسانه شده و یک دارایی محسوب میشود.
تبلیغات Native چیست و چگونه پیاده سازی میشود؟
به طور ساده تبلیغات native این گونه پیاده سازی میشود:
یک فرصت با پرداخت هزینهی مستقیم: تبلیغات native عبارت است از “پرداخت هزینه برای اجرا”. برندها برای قرارگرفتن محتوایشان روی پلتفرمهایی خارج از رسانهی خودشان، هزینه پرداخت میکنند.
معمولا مبتنی بر محتوا (محتوا گرا): اطلاعات برای مخاطبین خاصی مفید، جالب و بسیار هدفمند هستند. بنابراین این یک تبلیغ سنتی نیست که محصول یا خدمات شرکت را مستقیما ترویج دهد.در اینجاست که تبلیغات native کمی به بازاریابی محتوا شباهت دارد (اطلاعات معمولا بسیار هدفمند و ارزشمند هستند). اما باز هم در تبلیغات native، شما پلتفرم توزیع محتوای فرد دیگری را اجاره میکنید (درست مانند تبلیغات)
ارائه بصورت جریان: با تبلیغات native، تجربهی کاربر متوقف نمیشود زیرا تبلیغات native به صورتی ارائه میشوند که مانع رفتار طبیعی کاربر در آن کانال خاص نمیشوند.
برندها انتظار دارند تبلیغات nativeشان تا حد امکان مشابه محتوای سایت شخص ثالث باشد. اگرچه شرکت رسانهای نیز خواهان این امر است (زیرا سبب تسهیل فروش میشود) اما باید برچسبهای هشدار زیادی پیرامون محتوا قرار داده شود تا اطمینان حاصل گردد که جایگاه پرداختشده ۱۰۰ درصد شفاف است.
بطور خلاصه، تبلیغات native تجربهی کاربر را متوقف نمیکند و اطلاعات مفیدی را در قالبی مشابه سایر محتواهای روی سایت فراهم میسازد؛ بنابراین کاربران با تبلیغات native بیشتر همراه میشوند تا با بنرهای تبلیغاتی (این امر برای مبلغان خوب است و اگر محتوا واقعا مفید باشد بنفع مصرفکنندگان است). به عبارت بسیار ساده، تبلیغات native یکی از راههایی است که بازاریابان میتوانند با استفاده از آن محتوایشان را نشر دهند.
مرور سریع
اگر برای قرار گیری محتوا در یک جایگاه، هزینهای پرداخت کنید به آن تبلیغات گویند.
اگر برای قرارگیری یک محتوای مناسب و ارزشمند در قالبی مشابه سایت شخصثالث، هزینهای پرداخت کنید به آن نوعی از تبلیغات native گویند. اگر برای قرارگیری محتوا در یک جایگاه هیچ هزینهای پرداخت نکنید به آن تبلیغات نمیگویند.
اگر محتوا مناسب و ارزشمند بوده، برای جذب مخاطبین خاصی طراحی شده باشد و بدون پرداخت هزینه روی پلتفرم خودتان قرار گیرد، به آن بازاریابی محتوا گویند. این بدان معنا نیست که شما نباید هیچ هزینهای برای ترویج محتوایتان به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی محتوا پرداخت کنید. اگر مخاطب خاصی برای دریافت محتوایتان ندارید باید به دنبال یک رسانهی هزینهای، به عنوان راهی برای رسیدن به مخاطبین موردنظر باشید. شاید بپرسید که فرق تبلیغات native پس با رپورتاژ آگهی چیست، به طور مختصر می توان گفت که محتوای تبلیغات native بر مشتری متمرکز است ولی متن رپورتاژ به دلیل توانمندی و قابلیت ایجاد شده در شرکت تولید و انتشار مییابد.
اگر کسی را دیدید که از بازاریابی محتوا یا تبلیغات native به نادرستی استفاده میکند لطفا وی را اصلاح کنید. به ما کمک کنید تا همگی به یک زبان صحبت کنیم و در ایجاد تغییرات مثبت در ایران سهیم باشیم.
منبع: داده فیلی