2

ترس و راه های مقابله با آن

  • کد خبر : 3604
  • 04 اردیبهشت 1395 - 10:36
ترس و راه های مقابله با آن

ترس پدیده ای است که در تمام افراد وجود دارد. کم و زیاد بودن آن به عوامل مختلفی بستگی دارد. اما می توان گفت تقریباً همه ی افراد در زندگی خود چندید بار حس ترس را تجربه کرده اند. گاهی اوقات در هنگام تنهایی ، گاهی نیز در تاریکی و یا در حین دیدن فیلم ترسناک.

ترس پدیده ای است که در تمام افراد وجود دارد. کم و زیاد بودن آن به عوامل مختلفی بستگی دارد. اما می توان گفت تقریباً همه ی افراد در زندگی خود چندید بار حس ترس را تجربه کرده اند. گاهی اوقات در هنگام تنهایی ، گاهی نیز در تاریکی و یا در حین دیدن فیلم ترسناک.

ترس چیست و چگونه به وجود می آید؟

ترس رشته ای از عکس العمل ها در مغز است که با واکنش های عصبی آغاز و با آزاد شدن مواد شیمیایی در بدن که باعث بالا رفتن ضربان قلب و سرعت بالای تنفس می شوند، پایان می پذیرد.

مغز یک سیستم بسیار پیچیده است. بیش از صد بیلیون سلول های عصبی در آن وجود دارند که باعث می شوند که ما احساس و فکر و عمل داشته باشیم.. بعضی از این رفتارهای عصبی ناخودآگاه بوجود می آیند و ترس و واکنش های آن یکی از آن هاست. در مغز ما بخش های مختلفی وجود دارد که باعث واکنش ما به ترس می شود اما چند بخش مهم که محققان به آن ها اشاره می کنند، شامل موارد زیر است:

تالاموس: تصمیم می گیرد که واکنش ها در کجا ظاهر شوند ( چشم ها یا دهان و ..)

قشر حسی: اطلاعات حسی را تفسیر می کند

هیپوکامپوس: اطلاعات موجود در مغز در رابطه با ترس را دوره می کند

آمیگدالا: احساسات را کشف کرده و احتمال خطر را بررسی می کند. اطلاعات مربوط به ترس را ذخیره می نماید

هیپوتالاموس: عمل و عکس العمل را فعال می نماید.

بوجود آمدن ترس:

در واقع احساس ترس در دو شکل وجود دارد. حالت «راه کوتاه» و «راه بلند» که هردوی آنان ناخود آگاه هستند. در حالت کوتاه همه چیز خیلی سریع و با وجود یک محرک صورت می گیرد اما در راه بلند امکان تحلیل ماجرا وجود دارد.

زمانی که در اتاق شما به طور ناگهانی باز می شود . امکان این که شما تصور کنید این اتفاق به خاطر ورود یک دزد به منزلتان صورت گرفته و یا این که باد آن را باز کرده است، وجود دارد اما در حالت راه کوتاه شما اولین چیزی را که به مغزتان خطور می کند در نظر می گیرید و هیچ تحلیلی روی آن ندارید. اطلاعات با شنیدن صدا به تالاموس شما منتقل می شود در این لحظه مشخص نیست که سیگنال های دریافتی مربوط به ترس است یا خیر. بنابر این فوراً به آمیگدالا منتقل می گردد.

آمیگدالا به هیپوتالاموس دستور می دهد که حالت دفاع و عکس العمل را تولید کند تا شما بتوانید از خود دفاع کنید.

در حالت “راه بلند” مسائل کمی متفاوت است. در حالی که شما احساس خطر کرده اید، مغز شروع به تحلیل می کند و احتمالات را در نظر می گیرد. آیا باز شدن ناگهانی در منزل شما به خاطر ورود یک دزد است و یا این که وزش باد مسبب آن بوده است. در این حالت اطلاعات توسط تالاموس به قشر حسی فرستاده می شود تا مورد تحلیل واقع گردد. پس از آن اطلاعات راهی هیپوکامپوس می شوند تا سؤالات مخصوص پاسخ داده شود. سؤالات از این دسته هستند: آیا من تا کنون با چنین موردی برخورد کرده ام؟ در مورد قبلی این صدا مربوط به چه موضوعی می شده است؟ پس از تحلیل اطلاعات به آمیگدالا فرستاده می شود و آنجاست که آمیگدالا آن را به هیپوتالاموس دستور می دهد که حالت دفاعی را در نظر بگیرد یا خیر.

چرا می ترسیم؟

اگر ما احساس ترس را نداشته باشیم مطمئناً زمان زیادی را زنده نخواهیم بود. ممکن است مارهای سمی را در دست بگیریم یا این که بدون نگاه کردن به اطراف از خیابان بگذریم که هر دو حال ممکن است زنده نمانیم.

در قرن ۱۹ میلادی این سؤال مطرح شد که چرا زمانی که می ترسیم دهان خود را باز می کنیم و یا این که چشم هایمان کاملاً باز می شوند. برخی معتقد بودند که این موضوع به خاطر هدیه ایست که خداوند به ما داده است تا بتوانیم ترس خود را نشان دهیم که فرضیه ای درست است در واقع انقباض عضله های ما در هنگام ترس باعث می شود که حالت صورت ما تغییر یابد.

در واقع احساس ترس همان هدیه خداوند است که باعث می شود ما مراقب خود باشیم و از هر نوع اتفاقی که ممکن است زندگی ما را به خطر بیندازد دوری کنیم. و این اتفاق کاملاً غیر ارادی است.

ترس با شرایط

همان ترسی است که بعضی از مردم زمانی که یک سگ را می بینند انگار غولی ترسناک را دیده اند و برخی دیگر می توانند این موجود را در خانه هایشان نگهداری کنند. این اتفاق دلیل دارد. شخصی که در کودکی یک بار توسط سگ تهدید شده باشد حتی اگر در سن بلوغ بار دیگر سگی را ببیند خواهد ترسید؛ زیرا آمیگدالا به او می گوید که این همان موجودی است که در بچگی به او آسیب رسانده و یا موجب ترس وی شده است.

از چه می ترسیم؟

تحقیقی که دو سال قبل انجام شده است نشان می دهد که معمولاً انسان ها همیشه از چند خطر می ترسند:

جنگ، عنکبوت، مرگ، رد شدن در هر کاری، ارتفاع، خشونت، تنهایی، آینده، جنگ هسته ای و …

در این تحقیق آمده است که ترس از حیوانات همواره در انسان ها وجود داشته است بطور مثال اکثر ما هرگز مار را در زندگی ندیده ایم اما از آْن می ترسیم. پس این ترس کاملاً غریضی است.

علاوه بر ترس هایی از این قبیل که در تمام مردم دنیا وجود دارد ترس هایی هم منطقه ای هستند. بطور مثال مزرعه داران همواره از وقوع سیل می ترسند و یا این که افرادی که کشور آن ها روی خط زلزله قرار دارد همواره در فکر آن هستند که این اتفاق برایشان رخ ندهد.

درست است که ترس یکی از عوامل نجات دهنده جان انسان هاست اما به یاد داشته باشیم که ترس بیش از حد نیز آزار دهنده است. بالا رفتن فشار خون که معمولاً در پی ترس بوجود می آید اگر بخواهد هر روزه باشد می تواند موجب بیماری گردد.

چطور نترسیم؟

در حالی که تحقیقات نشان می دهند که ما روزانه با ترس مواجه هستیم راه هایی نیز وجود دارد که با ترس هایی که بی مورد در ما حضور پیدا می کنند، مقابله کنیم.

هشت راه برای مقابله با ترس:

مهم نیست که شما چرا می ترسید. فکر کردن در این رابطه مشکلی را حل نمی کند. پس سعی نکنید که دنبال علل ان باشید زیرا فرصت مقابله با آن را از شما می گیرد.

چیز هایی را که شما را می ترساند شناسایی کنید. اگر در مورد چیزهایی که از آن ها می ترسید، اطلاعات داشته باشید نا خود آگاه ترس خود را کم کرده اید.

تمرین کنید: اگر چیزی وجود دارد که از آن می ترسید سعی کنید آن را با کوچک کردنش در ذهنتان تحلیل کنید.

کسی را که نمی ترسد پیدا کنید: اگر شما از موضوعی می ترسید و فردی را می شناسید که از آن موضوع نمی ترسد با او صحبت کنید و سعی نمایید که ساعاتی را با او سپری نمایید.

از آن صحبت کنید: از آنچه که می ترسید صحبت کنید این کار ترس شما را از موضوع کم می کند.

با خود بازی فکری داشته باشید: اگر شما از این که در مقابل افراد سخنرانی کنید، می ترسید. احتمالاً به این خاطر است که از قضاوت شدن واهمه دارید. در ذهن خود تصور کنید که شما را برای قضاوت کردن در مورد آن ها در نظر گرفته اند به این صورت کارتان راحت تر خواهد شد

ترس خود را بیشتر نکنید: اگر از بلندی ها می ترسید سعی نکنید که همیشه طبقه ۱۴ یک ساختمان بلند را در نظر بگیرید. شما تا وقتی بخواهید می توانید در طبقه همکف باقی بمانید.

کمک بخواهید: اگر تصور می کنید که ترس شما از برخی موضوعات بیش از حد است کمک بگیرید. روانشناسان به خوبی علل آنرا ریشه یابی می کنند و کمکتان می کنند.

منبع:

https://www.hidoctor.ir

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات: 0 / 5. تعداد امتیازات: 0

به این خبر امتیاز دهید

لینک کوتاه : https://danestanyonline.ir/?p=3604

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

فرم جستجو

تبلیغات در سایت   درباره ما   تماس با ما

logo-samandehi