دانستنی آنلاین: نگاه ما به مسایل جنسی بیشتر متمرکز بر آسیبها و خطرات است. آموزش رفتار جنسی امن و سالم در بستر خانواده کمتر مورد توجه قرار دارد. در نتیجه جامعهپذیری جنسی جامعه دچار اختلال شدهاست. آیا طرح تربیت جنسی ما را از این چرخه معیوب خارج میسازد یا پیچ و مهرههای این چرخه را سفتتر میکند؟
به گزارش پایگاه خبری دانستنی آنلاین به نقل از ایسنا، «مهدی نوید ادهم» دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش اوایل مردادماه از تهیه طرح تربیت جنسی برای دانشآموزان و ارائه طرح به شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر داد.
نوید ادهم ابراز امیدواری کرد که این طرح تا مهرماه سال جاری تصویب شود تا از همین سال تحصیلی بتوان آن را اجرایی کرد. با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، چنین طرحی نیازمند مطالعه از سوی کارشناسان و نقد و بررسی در فضاهای آزاد علمی است. علی رغم چنین ضرورتی محتوا و جزییات طرح منتشر نشده و امکان بررسی آن در فضای علمی مستقل و آزاد وجود ندارد.
سالها است که کارشناسان بر ضرورت آموزش مسائل جنسی از طریق نهادهای رسمی تاکید میکنند. فرهنگ متحفظ ایرانی و حساسیت حاکمیت باعث شده مراجع جامعه پذیری اعم از مدارس، خانوادهها و رسانههای رسمی مسائل جنسی را مسکوت باقی بگذارند.
در نتیجه افراد برای کسب اطلاع در این زمینه به مراجع غیررسمی و اغلب ناسالم مراجعه میکنند. چنین شرایطی جامعهپذیری جنسی جامعه را دچار اختلال و آسیبهای جدی کردهاست. منظور از جامعهپذیری جنسی کسب آگاهی لازم در مورد مسایل جنسی، درونی سازی ارزشهای مرتبط و کسب مهارت رفتاری در این زمینه است.
آزارجنسی کودکان و نوجوانان و عدم آموزش مهارت لازم نزد قربانیان و خانوادههایشان برای مواجهه با موضوع از جمله پیامدهای این وضعیت است.
همچنین خانوادهها نگران گسترش انحرافات جنسی در بین جوانان هستند. این در حالی است که بنابر گزارشهای غیررسمی درصد قابل توجهی از طلاقها و خیانتها ریشه در مسایل جنسی دارد. شواهد متعددی حاکی از آن است که جامعه ایرانی سازو کار لازم برای جامعهپذیری جنسی افراد را فراهم نکردهاست.
متاسفانه بسیاری از افراد نه در دروه بلوغ و تجربه تحولات و کششهای جنسی اولیه و نه در دوره بعد از ازدواج، از دانش و مهارت کافی برای تنظیم زندگی جنسیشان برخوردار نیستند. از این جهت ورود شورای عالی آموزش و پرورش به این حیطه میتواند خبر خوبی برای جامعه باشد.
اما همان طور که گفته شد محتوای آموزش و نگرش سیاستی که پشت آن وجود دارد بسیار حایز اهمیت است. با توجه به اینکه محتوای طرح منتشر نشده نمیتوان در مورد جزییات آن نظر داد. اما مصاحبه نوید ادهم جهتگیری کلی طرح را نشان میدهد.
وی معتقد است آموزشهای پیشین بیشتر مبتنی بر مصونسازی بوده، اکنون نیز «به دلیل تحولاتی که در دهه اخیر به وجود آمده و به دلیل وجود شبکههای مجازی که متاسفانه موجب شده بسیاری از بچهها به انواع و اقسام سایتها و مطالب دسترسی داشته باشند، فضای عمومی جامعه آسیبپذیر شده، از این رو لازم دانستیم تا آموزش و پرورش ورود مستقیم، جدی و شفافتری در این حوزه داشته باشد.»
هر چند آسیبشناسی درستی انجام شده، اما مایه تاسف است که سیاستگذاری ما به خصوص در حوزههای فرهنگی همواره پسینی، واکنشی و معطوف به آسیبها است. گویی همیشه جامعه چند قدم جلوتر از دولت است و دولت نفس زنان پشت جامعه میدود تا آن را از انواع و اقسام آسیبها باز بدارد. این الگویی است که طی دهه های گذشته در بیشتر حوزههای فرهنگی غالب بوده است. اینجا نیز شاهد تکرار همان الگو و تدام همان نگاههای پیشین هستیم.
در عرصه سیاستی و رسمی ما امر جنسی همواره با کلماتی مانند آسیب، انحراف، گناه، بیبند و باری، شبیخون فرهنگی همراه و همنشین است. اکنون که میخواهم آموزشی در این باب بدهیم هدفمان مصونسازی از آسیبها و خطرات است.
نکته اشتراک تمام این سیاستها، همین ارائه تصویری گناهآلود و خطرناک از امر جنسی است. طی چنین فرایندی امر جنسی چنان منفی، مشمئز کننده و حیوانی بازنمایی میشود که دیگر جایی برای حرف زدن از رابطه جنسی لذتبخش، امن و سالم در بستر خانواده باقی نمیماند. این در حالی است که در آموزههای اسلامی رفع نیازهای جنسی در بستر خانواده همواره مورد تاکید است.
در واقع چنان مشغول هشدار دادن و مصونسازی در برابر رابطه جنسی ناامن و ناسالم هستیم که آموزش رابطه درست و امن را به فراموشی سپردهایم. نتیجه آنکه زوجهای بسیاری بعد از ازدواج در رابطه جنسیشان دچار مشکلات جدی میشوند.
پیش از همه به علت بستر فرهنگی موجود از پذیرش و ابراز مشکل خودداری میکنند و در صورت پذیرش مشکل حتی نمیدانند باید به کجا و چه کسی مراجعه کنند. در حالی که سکستراپها و سکسیولوژیستها نمیتوانند آزادنه کار کنند و کار خود را تبلیغ کنند، کلاس آموزشی، گروه درمانی و منابع علمی کارشناسی برای مطالعه کمتر در دسترس افراد قرار دارد.
در نتیجه زوجهای بسیاری بدون حل مشکل خود به زندگی ادامه میدهند. خود این امر باعث فروپاشی خانواد ها، طلاق عاطفی و بعضا زمینه ساز خیانت است.
یکی از پزشکان مرکز سکستراپی دانشگاه شاهد در این زمینه میگوید مراجعینی داشته که هفت سال، پانزده سال و حتی بیست سال بعد از ازدواج رابطه جنسی کامل را تجربه نکرده بودند. اما طی این سالها نمیدانستند برای حل مشکل خود به کجا باید مراجعه کنند یا به دلیل شرم و ترس از احساس حقارت از مراجعه خودداری میکردند.
نکته اساسی آنکه نه تنها بیشتر این مشکلات به راحتی قابل درمان است، بلکه با آموزش های فرهنگی درست قابل پیشگیری است. حال که وزارت آموزش و پرورش چنین اقدام موثری را در دستور کار دارد، پیشنهاد میشود با اتخاذ نگرشی جدید در کنار توجه به آسیبها و خطرات موجود، امر جنسی را از یوغ نگرش منفی و گناه آلودی که به آن زنجیر شده آزاد کند و راه درست و سالم مواجهه با آن در بستر خانواده را نیز به دانشآموزان نشان دهد. در غیر این صورت کمکی به حل مشکلات فعلی نخواهد کرد.