2

آداب قضا و قضاوت در اسلام

  • کد خبر : 14913
  • 07 تیر 1396 - 8:30
آداب قضا و قضاوت در اسلام

ادیان الهى به خاطر پشتوانه اخلاقى نیرومندى که دارند، در مسأله قضاوت و اصولى که بر تشکیلات قضائى حاکم است بسیار فراتر از مکتب هاى مادّى رفته اند، بلکه این دو قابل مقایسه نیستند. در این دستورات برای قضا و قضاوت در اسلام لطائف و ریزه کارى ها و دقّت هاى فراوانى دیده مى شود

ضمن عرض تبریک هفته قوه قضائیه برکلیه قضات، وکلا و سایر زحمتکشان تشکیلات قوه قضائیه، مطلب کوتاهی در خصوص آداب قضا و قضاوت در اسلام ارائه می گردد.

ادیان الهى به خاطر پشتوانه اخلاقى نیرومندى که دارند، در مسأله قضاوت و داورى و اصولى که بر تشکیلات قضائى و مجلس داورى حاکم است بسیار فراتر از مکتب هاى مادّى رفته اند، بلکه این دو قابل مقایسه نیستند. در این دستورات برای قضا و قضاوت در اسلام لطائف و ریزه کارى ها و دقّت هاى فراوانى دیده مى شود، هر چند پاره اى از آنها مربوط به زمان هاى گذشته است و شاید امروز چندان کاربردى نداشته باشد، ولى از نظر اصولى همان ها نیز داراى مفهوم پر بارى نسبت به مسائل قضائى است .

کافى است در این باره به کلام مرحوم محقّق در شرایع اشاره کنیم که به مثابه عصاره روایات اهل بیت و بینش فقهاى عظام است.

او مى گوید: مستحب است که قاضى این امور را رعایت کند:

1ـ درباره اهل منطقه اى که مأموریت براى آن منطقه دارد، تحقیق و تفحّص کامل کند (فرهنگ آن مردم را بشناسد و به شرایط اخلاقى و اقتصادى آنجا آشنا گردد، علما و نیکان و پاکان و حتّى قضات سابق را شناسایى کند تا در کار خود بصیرت کافى داشته باشد. زیرا آگاهى به شرایط منطقه و محل و فرهنگ حاکم بر مردم، تأثیر زیادى در مسأله داورى عادلانه دارد).

2ـ هنگامى که وارد محلّ مأموریّت خود مى شود، خانه (و مرکز قضاوت خود) را در وسط شهر قرار دهد تا همه شاکیان به طور مساوى دسترسى به او داشته باشند!

3ـ هنگام ورود به شهر به وسیله منادیان ورود خود را اعلام دارند تا همه (ستمدیدگان) با خبر شوند.

4ـ جلسه قضا باید در محلّ باز و آشکارى باشد تا همه به آسانى به آن دسترسى پیدا کنند (نه پشت درهاى بسته و در محاصره مأموران باشد).

5ـ به محض ورود در محل باید تمام مدارک مردم و پروندهاى موجود را از قاضى پیشین دریافت کند، و همچنین ودیعه ها و امانت ها را نیز تحویل بگیرد (در آن زمان معمول بوده که بسیارى از مردم اشیاء گران قیمت را به عنوان ودیعه نزد حاکم مى گذاشتند و همچنین اموالى که مورد نزاع بوده به او مى سپرند).

6ـ هر گاه محل قضاوت مسجد باشد قاضى باید هنگام ورود به مسجد نماز تحیّت بخواند، سپس پشت به قبله بنشیند تا مدّعیان و شاکیّان رو به قبله باشند (و احساس کنند در محضر الهى سخن مى گویند).

7ـ باید وضع زندانیان را دقیقاً بررسى کند و آنها را که دلیل کافى براى ماندنشان درزندان نیست، آزاد سازد، و آنجا که دلیل کافى وجود دارد شاکى را بخواهد و جریان را دنبال کند و همچنین درباره قیّم هاى ایتام و امناى حاکم و حافظین اموال یتیمان، دقّت کند، اگردر میان آن ها افراد نا اهلى هستند، به زودى آنها را بر کنار سازد و افراد صالحى را جانشین آنها کند.

8ـ در مجلس داورى جمعى از دانشمندان و علما و آگاهان را دعوت کند تا مراقب حکم و داورى او باشند تا اگر خطایى از او سر زد، او را به خطایش آشنا سازند.

9ـ خودش براى خرید و فروش به بازار نرود (مبادا مردم براى جلب نظر او ارفاق هایى انجام دهند که آگاهانه یا نا آگاهانه تحت تأثیر آن واقع شود).

10ـ در مجلس قضاوت نباید قیافه خود را چنان در هم بکشد که مردم نتوانند با صراحت مطلب خود را بگویند; همچنین آن چنان نرم و ملایم نباشد که شاکیان جسور شوند و مدعیان گمان برند که امکان سوء استفاده از رفتار او وجود دارد!

11ـ در میان شاهدان تبعیض قائل نشود (و شاهدان آشنا و غیر آشنا و دور و نزدیک را در صورت داشتن شرایط شهادت یکسان بشمرد).

12ـ پرونده هاى هر هفته را جمع آورى کرده و جداگانه بایگانى کند و همچنین پرونده هاى هر ماه و هر سال را با قید تاریخ، منظم سازد (یا دستور لازم درباره تنظیم آنها بدهد).

این فقیه بزرگ در بحث وظایف قاضى و آنچه براى او لازم المراعات است نیز چنین مى گوید:

حاکم (قاضی) هفت وظیفه دارد:

1ـ واجب است مساوات را در میان دو طرف دعوا در سلام و جلوس و نگاه کردن و سخن گفتن و گوش فرا دادن و عدالت در حکم رعایت کند (به این معنى که اگر به یکى از آنها با احترام خاصّى سلام مى کند یا جواب سلام مى گوید، عین آن را درباره دیگرى رعایت کند و تفاوت موقعیّت اجتماعى آنها هیچگونه تأثیرى در این مسأله نداشته باشد و اگر به یکى از آنها لحظاتى نگاه مى کند، به دیگرى نیز همان مقدار نگاه کند و هر گاه سخنان یکى را به دقّت مى شنود نسبت به دیگرى نیز این چنین کند. خلاصه این که مساوات کامل را در مجلس قضا و داورى در تمام جوانب حتّى تشریفات و احترامات جزئى رعایت نماید، تا جلوى انحرافات کلّى به خوبى گرفته شود).

2ـ قاضى نباید به یکى از دو طرف دعوا، مطلبى تلقین یا تعلیم کند که به زیان طرف دیگر باشد.

3ـ هر گاه دو طرف دعوا سکوت کنند نباید به یکى از آن دو اشاره کند که سخنت را بگو، بلکه بهتر است هر دو را مخاطب ساخته و بگوید حرفتان را بزنید یا بگوید شخص مدّعى سخنش را بگوید و شکایتش را طرح کند.

4ـ هر گاه حکم مسأله مورد دعوا، روشن باشد باید هر چه زودتر داورى کند، ولى مستحب است قبلا آنها را ترغیب به صلح و سازش نماید، اگر حاضر نشدند حکم را صادر کند.

5ـ هر گاه شکایات به ترتیب وارد شود، باید نوبت را رعایت کند و بدون هیچگونه تفاوت از نظر موقعیّت اجتماعى ارباب دعوى و شروع به دادرسى کند و اگر ترتیب روشن نباشد، قرعه بزند.

6ـ هر گاه شخص مدّعى علیه در ضمن بررسى دعوى، شکایت دیگرى را مطرح کند به سخنان او گوش نمى دهد تا دعوى اوّل پایان یابد.

7ـ هر گاه یکى از طرفین دعوى اقدام به طرح دعوى قبل از دیگرى کند، او را مقدّم شمرد.

آنچه در اینجا آورده شد عصاره اى است از آنچه در آن کتب آمده، تا نشان دهیم فرهنگى که بر تشکیلات قضائى اسلامى حاکم است چگونه فرهنگى است تا تفاوت آن با سایر مکاتب روشن شود.

این نکته نیز حائز اهمیّت است که در روایات اسلامى به قاضى توصیه شده است که در حال خشم و عصبانیّت در مجلس قضا ننشیند. همچنین سزاوار نیست که قاضى در حال تشنگى و گرسنگى و خواب آلودگى در مجلس قضا حاضر گردد (چرا که ممکن است این امور در قضاوت او اثر بگذارد و خطا کند).

کوتاه سخن این که: قاضى باید به دقّت مراقب باشد که هیچ موضوع جزیى و کلّى او را از مسیر حق و عدالت منحرف نسازد و عقربه فکر او را به سوى باطل نکشاند.

منبع: مکارم

گردآوری‌شده توسط پایگاه دانستنی آنلاین

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات: 0 / 5. تعداد امتیازات: 0

به این خبر امتیاز دهید

لینک کوتاه : https://danestanyonline.ir/?p=14913

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

فرم جستجو

تبلیغات در سایت   درباره ما   تماس با ما

logo-samandehi