2

فلسفه غیبت امام زمان(عج)

  • کد خبر : 4264
  • 01 خرداد 1395 - 12:05
فلسفه غیبت امام زمان(عج)

عوامل و حکمت‏ هاى غیبت – بر اساس یک دسته‏ بندى جدید و جامع – بیان مى‏ شود ؛ بنابراین تقسیم، غیبت امام مهدى(عج) هم از جانب خدا و به خواست و اراده او بوده است و هم مردم، حاکمان ظالم و شیعیان در آن نقش و تأثیر داشته‏ اند.

#غیبت #بیشتر_بدانیم #دانستنی

سبب غیبت امام زمان(عج) چیست؟ چرا امامى که باید بین مردم حضور داشته باشد و آنان را هدایت و رهبرى کند، غایب شده و در پنهانى زندگى مى‏کند؟

غیبت امام مهدى(عج) یکى از پدیده‏هایى است که با اراده و تدبیر خداوند رخ داده است ؛ پس به طور حتم داراى حکمت و مصلحتى مهم و قابل توجه است.

در اینجا عوامل و حکمت‏ هاى غیبت – بر اساس یک دسته‏ بندى جدید و جامع – بیان مى‏ شود ؛ بنابراین تقسیم، غیبت امام مهدى(عج) هم از جانب خدا و به خواست و اراده او بوده است و هم مردم، حاکمان ظالم و شیعیان در آن نقش و تأثیر داشته‏ اند.

یک. اراده و خواست خداوند

طبق بیان روایات، غیبت امام مهدى(عج)، بیشتر از ناحیه خدا و بر اساس مشیّت، حکمت و اراده او بوده است. در روند پیشینه‏ دار تاریخ، وقایع و رویدادهاى شگفت و خارق‏ العاده‏اى رخ داده و این ها بر اساس سنت و قوانین الهى حاکم بر هستى بوده است. زندگى طولانى و غیبت امام مهدى(عج) نیز از چهارچوب این قانون خارج نیست. خداوند با غیبت حجت خود، اهداف و اغراض زیر را در نظر داشته است :

1-1. آزمون و امتحان مردم‏

یکى از حکمت های الهى در مسئله «غیبت حجت»، امتحان و آزمایش انسان‏ ها – به خصوص شیعیان – است ؛ یعنى، امتحان و آزمایش گروهى که ایمان محکمى ندارند تا باطنشان ظاهر شود. کسانى هم که ایمان در اعماق دل آنان ریشه دوانده، به واسطه انتظار و صبر بر شداید و ایمان به غیب، ارزش و قدرشان معلوم مى‏ گردد و به درجاتى از ثواب نایل مى‏ آیند.

بر این اساس آزمایش مردم از دو جهت صورت مى‏ گیرد :

الف. چون اصل غیبت بسیار طولانى مى‏ شود، بیشتر مردم در شک و تردید مى‏ افتند و برخى در اصل ولادت و بعضى نیز در بقاى آن حضرت شک مى‏ کنند.

ب. شدت‏ ها و پیشامدهاى ناگوار، باعث مى‏ شود که حفظ ایمان و استقامت در راه دین، بسیار دشوار گردد و ایمان افراد در مخاطرات سخت واقع شود.

اگر کسى اعتقاد خود را به امام(ع)از دست ندهد و یا در مشکلات و سختى‏ ها استقامت داشته و مؤمن باشد، از این امتحان سربلند بیرون مى‏ آید.

1-2. اتمام حجّت‏

با غیبت طولانى ولىّ الهى، همه گروه‏ ها، افراد، اندیشه‏ ها و نظام ‏ها، امکان حکومت بر مردم و مدیریت جامعه را پیدا کرده و ضعف و ناتوانى خود را در اداره جامعه و رفع مشکلات و گسترش عدالت بروز مى‏ دهند. این در حالى است که حکومت و ولایت بر مردم، شایسته و بایسته اولیاى الهى – به خصوص دوازده امام معصوم – است و خداوند مى‏ خواهد بدین ترتیب با مردم اتمام حجت کند و توجّه و خواست آنان را به حکومت معصومان جلب نماید.

1-3. تطابق و همسانى با پیامبران‏

خداوند بنابر مصالحى، انبیاى گذشته را براى مدّتى از بین مردم مخفى مى‏ کرد ؛ پس خواست که این موضوع را درباره حضرت مهدى هم پیاده کند تا آن حضرت، آخرین غیبت را انجام دهد و این سنّت الهى به طور کامل و تمام، به منصّه ظهور رسد. حنان بن سدیر به نقل از پدرش از امام صادق(ع) نقل مى‏ کند : «قائم ما غیبتى دارد که طولانى مى‏ شود»، عرض کردم : «اى فرزند رسول خدا! علّت آن چیست؟ » فرمود : «خداوند نمى‏ خواهد این امر انجام شود ؛ مگر این که تمام سنت‏ هایى را که پیامبران در غیبت ‏هایشان داشته‏ اند، در این غیبت قرار دهد… بنابراین باید تمام مدّت، مجموع غیبت‏ هاى پیامبران، در این غیبت وجود داشته باشد. »

1-4. هدایت بخشى مداوم‏

همان طور که اشاره شد، امامان واسطه فیض الهى و منبع هدایت و راهنمایى مردم هستند. خداوند به منظور استمرار هدایت مردم – وقتى آنان در برهه ‏اى از زمان نعمت بى‏ نظیر الهى (امام معصوم) را قدردان نبودند – طبق مصلحت، وجود او را در پس پرده غیبت قرار مى‏ دهد تا علاوه بر حفظ نظام عالم، نزول فیض و رحمت حق از طریق او به بندگان ادامه یابد و راه هدایت و رستگارى بر روى مردم باز باشد. به نظر مى‏ رسد با توجّه به وجود مشکلات زیاد فراروى امامان، غیبت، بهترین وسیله این هدایت بخشى باشد.

امیر مؤمنان(ع)فرموده است :«زمین هیچ گاه از حجت الهى خالى نیست که براى خدا با برهان روشن، قیام کند (به صورت) آشکار و شناخته شده و یا بیمناک و پنهان ؛ تا حجت خدا باطل نشود و نشانه ‏هایش از میان نرود (دلیل‏ هاى روشن هدایت از بین نروند)».

1-5. ظهور نسل مؤمن از صلب کافر و منافق‏

طول غیبت، باعث مى‏ شود که در اصلاب فاسدان و منافقان و کافران، اگر مؤمنى باقى باشد، همه به دنیا بیایند ؛ چنان که شیوه امامان معصوم نیز چنین بوده و حتى پیش بینى‏ هایى در مورد بعضى از افراد منافق و ناصبى داشتند. بعد از مدتى نیز از صلب آنان، افرادى مؤمن و دوستدار اهل بیت«ع» به دنیا مى‏ آمدند.

1-6. ظهور قدرشناسى‏

یکى از حکمت ‏ها و اسرار مهم غیبت امام مهدى(عج)، توجّه بیشتر مردم، به قدر و منزلت آن موعود امت‏ ها است. پس از آن همه قدرناشناسى که نسبت به پدران بزرگوار آن حضرت روا داشتند، او در پس پرده غیبت قرار گرفت تا گوهر گران‏ بهاى وجودش، بیشتر مورد توجّه قرار گیرد و هنگام ظهور با پذیرش و استقبال کامل مردم رو به شود.

دو. نقش و تأثیر مردم‏

یکى از عوامل مهم غیبت امام مهدى(عج)، عدم همراهى و تمکین مردم از آن حضرت و سستى و قصور در یارى امام(ع) است ؛ چنان که امامان پیشین، از این ناحیه آسیب‏ هاى فراوانى دیدند و مرارت‏ ها کشیدند. نتیجه این معصیت و نافرمانى بزرگ مردم، کشته شدن و شهادت همه آنان و از دست دادن حکومت بوده است! بر این اساس غیبت امام مهدى(عج) بیشتر از ناحیه خود مردم بوده است ؛ نه از سوى امام زمان(عج).

در مورد نقش مردم در غیبت امام مهدى(عج) مى‏ توان به چند مورد اشاره کرد :

2-1. تأدیب و متنبّه شدن‏

وقتى مردم به وظایف و مسئولیت‏هاى خود، در برابر امام و پیشواى بر حق خود، پایبند نباشند و از اطاعت و یارى او سرپیچى کنند و از جان و مالش محافظت نکنند ؛ رواست که خداوند، آن امام را براى مدتى از مردم جدا سازد و تأدیبشان کند. در این صورت مردم از بسیارى از مواهب و الطاف امام معصوم«ع»، بى‏بهره مانده و از برکات ظاهرى وجود او محروم مى‏شوند و این نشانگر غضب و خشم الهى است.

2-2. ستمکارى و نادانى مردم‏

ظلم و ستمى که مردم هم بر خود و هم بر دیگران روا مى‏ دارند و از حجت الهى، به جهت جهل و نادانى‏شان بهره کافى نمى‏ برند، موجب غیبت امام(ع) شده است.

سه. دشمنان عنود و ستمگر

یکى از موانع و چالش ‏هاى اساسى فراروى امامان معصوم(ع)، وجود حاکمان ظالم، دشمنان جاهل و کینه ‏جو و نفاق پیشگان دنیا دوست بوده است. این امر منجر به غصب خلافت، کشته شدن امامان، انزوا و محدودیت، فشارهاى مالى و اقتصادى، جلوگیرى از ارتباط با مردم و… شده بود.

امام مهدى(عج) نیز با همه این خطرات رو به رو بود و حکمت الهى اقتضا مى‏کرد که آن حضرت از دیدگاه‏ ها غایب شود. با توجه به این امر بدیهى، عوامل زیر در غیبت آن حضرت نقش و تأثیر زیادى داشته است :

3-1. جلوگیرى از کشته شدن‏

امام حسن عسکرى(ع)فرمود : «بنى‏ امیه و بنى‏ عباس، شمشیرهاى خود را براى ما تیز کردند ؛ زیرا خوب مى ‏دانستند که آن ها در خلافت حقى ندارند. آنان از ترس این که خلافت به جاى خود برگردد و در میان صاحبان اصلیش مستقرّ شود، به کشتن اهل بیت پیامبر(ص)و از بین بردن سلاله آن حضرت، همت گماشتند تا شاید از ولادت حضرت قائم جلوگیرى کنند و یا او را به قتل برسانند ؛ ولى خداوند اراده کرد که او را بر احدى از دشمنان آشکار نکند و نور خود را به اتمام رساند ؛ اگر چه مشرکان خوش ندارند.»

در اینجا بیان دو نکته خالى از فایده نیست :

الف. ترس حضرت بر جان خود، براى آن است که او، آخرین ذخیره الهى است که باید براى تحقق عدالت جهانى – که وعده حتمى خداوند است – باقى بماند ؛ وگرنه او نیز مانند پدران بزرگوارش، از شهادت در مسیر تحقّق اهداف الهى، استقبال مى‏کند.

ب. خداوند متعال، هر چند قادر و توانا است که در هر زمان و هر ساعت، آن حضرت را ظاهر و به طور قهر و غلبه، بر تمام ملل و حکومت‏ ها – پیش از فراهم شدن اسباب – غالب سازد ؛ ولى چون جریان این جهان را بر مجراى اسباب و مسبّبات قرار داده و تا زمانى که اسباب چنان ظهورى فراهم نشود، قیام آن حضرت به تأخیر خواهد افتاد و اگر پیش از فراهم شدن اسباب و مقدمات ظاهر شود، از حفظ قتل مصون نخواهد ماند.

3-2. خطر دشمنان داخلى و اهل نفاق‏

علاوه بر خطرى که از ناحیه خلفاى عباسى متوجه امام مهدى(عج) بود ؛ توطئه و اقدامات شومى نیز از طرف بعضى از نزدیکان فاسد و نفاق پیشه علیه آن حضرت صورت مى‏ گرفت و خطراتى را متوجه او مى‏ ساخت. نمونه روشن این خطر را مى ‏توان در اقدامات جعفر کذّاب جست و جو کرد. او با دستگاه خلافت ارتباط نزدیکى داشت و مى‏ خواست به کمک آنان مقام و دارایى امام عسکرى(ع) را تصاحب کند و فرزند او را به کشتن دهد…!!

چهار. نقش امام زمان(عج)

غیبت و پنهان زیستى امام مهدى(عج)، مى ‏تواند از ناحیه و خواست خود آن حضرت باشد، یعنى، آن حضرت برابر تحقّق بعضى از اهداف و برنامه‏ هایش و رهایى از قید و بند حکومت‏ ها و با اذن الهى، از دیده‏ ها غایب شده است. در این رابطه مى‏ توان به مؤلّفه‏ هاى زیر اشاره کرد :

4-1. بیعت نکردن با حاکمان‏

یکى از عواملى که در روایات بسیار به آن اشاره شده، عدم بیعت امام مهدى(عج) با خلفاى جور و طاغوت‏ ها است، آن حضرت به جهت این که مثل پدرانش مجبور به بیعت با آنان نشود، به فرمان خدا از چشم مردم مخفى شد.

4-2. آماده شدن جهان و افکار عمومى‏

یکى از علت‏ هاى مهم غیبت امام مهدى(عج) و طولانى شدن پنهان زیستى آن حضرت، آماده ساختن جامعه بشرى، براى رسیدن به مقصد نهایى و الهى خود است. آمادگى جهان عبارت است از : بالا رفتن سطح آگاهى مردم و درک نیاز به پیشوایى عادل و عالم، به وجود آمدن امکانات و زمینه‏ هاى مناسب براى تشکیل یک حکومت جهانى، به ستوه آمدن مردم از ظلم و بیدادگرى و خواست جهانى و مردمى براى گسترش و احیاى عدالت، معنویت و امنیت جهانى. تا این زمان (آمادگى جهانى) فرا رسد، حضرت در غیبت خواهند بود ؛ زیرا وظیفه حضرت، تحقّق فراگیر و گسترده تمامى اهداف و برنامه‏ هاى پیامبران و اولیا است و اقدامات و اصطلاحات او، نیازمند درک بالا و شعور مترقى از سوى مردم است.

5-1. آماده سازى و تربیت شیعیان‏

یکى از حکمت‏ هاى «پنهان زیستى» امام زمان(عج)، این بود که شیعیان ضعیف و کم ظرفیت، تربیت شده و سطح آگاهى و تحمّل و آمادگى آن ها بالا برود.

منبع: https://www.mahdaviat.porsemani.ir

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات: 0 / 5. تعداد امتیازات: 0

به این خبر امتیاز دهید

لینک کوتاه : https://danestanyonline.ir/?p=4264

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

فرم جستجو

تبلیغات در سایت   درباره ما   تماس با ما

logo-samandehi