«دانستنی آنلاین»- احسان انصاری: محیط زیست ایران با بحران بی سابقه ای مواجه شده و اغلب منابع و سرمایه های طبیعی کشور در حال نابود قرار گرفته است.در سال های اخیر دریاچه ارومیه،زاینده رود،باتلاق گاوخونی،هورالعظیم،دریاچه بختگان و بسیاری از سرمایه های طبیعی کشور رو به اضمحلال و نابودی رفته اند که عامل انسانی و تصمیمات اشتباه مدیران در این زمینه تعیین کننده بوده است.این در حالی است که یکی از شاخص های مهم مسئولیت اجتماعی توجه به محیط زیست است که همواره مورد بی توجهی قرار گرفته است.
در جدیدترین اتفاقی که برای سرمایه های طبیعی کشور رخ داده رود اترک به عنوان پنجمین رودخانه خورشان کشور خشک شده است.اترک، رودی خروشان و سیلگیر است که از کوههای هزار مسجد در خراسان رضوی سرچشمه گرفته و در طول مسیر از دشتهای قوچان، فاروج، شیروان و بجنورد گذشته و در ناحیه ترکمن صحرا استان گلستان، مرز ایران و ترکمنستان جاری میشود، پس از آن وارد خاک جمهوری ترکمنستان شده و به دریای خزر میریزد.
این وضعیت در شرایطی است که یکی از وظایف و تکالیف حکومت ها مسئولیت اجتماعی نسبت به محیط زیست در راستای توسعه پایدار است.در واقع حاکمیت زیستمحیطی به کنش و واکنشهای تصمیمگیری درمورد کنترل و مدیریت محیط زیست و منابع طبیعی میپردازد. اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت، حاکمیت زیستمحیطی را به عنوان تعاملات چند گانه به مفهوم محلی، ملی، بینالمللی در بین سه فاکتور اصلی، یعنی جوامع محلی، بازار و جامعه مدنی، تعریف میکند. این پارامترهای مختلف جامعه، که در تعامل با یکدیگر قرار دارند، چه به شیوههای رسمی و چه غیررسمی در تدوین و اجرای سیاستها، آنهم در پاسخ به خواستههای مربوط به محیط زیست و رویههای محدود به قوانین جامعه، فرایندها و رفتارهای پذیرفته شده و گسترده، ویژگیهای مربوط به «حکمرانی خوب زیستمحیطی» به منظور دستیابی به توسعه پایدار زیستمحیطی را تشکیل میدهند.
این در حالی است که این رویکرد در بین دولت ها در ایران به صورت جدی در دستور کار قرار نداشته و دولت ها بیشتر به دنبال اقناع افکار عمومی درباره عملکرد خود بوده و به همین دلیل توجه به توسعه پایدار را در اولویت های خود قرار نداده اند. در واقع مسئولیت اجتماعی حاکمیتی در زمینه محیط زیست در دهه های گذشته به خوبی در دستور کار قرار نگرفته است.
نقش تصمیمات سیاسی در تخریب محیط زیست
دکتر حسین آخانی استاد دانشگاه تهران در گفت وگو با« رسانه مسئولیت اجتماعی» در این زمینه معتقد است:« همه دولت هایی که پس از جنگ روی کار آمدند فارغ از اینکه به کدام جریان سیاسی تعلق داشته باشند با تحریم مواجه بودند و به همین دلیل برای ادامه بقای خود تا آنجا که امکان داشت از منابع طبیعی کشور بهره برداری کردند.این در حالی بود که پس از دهه۶۰ جمعیت کشور افزایش پیدا کرد و به همین دلیل مسأله غذا مورد توجه دولت ها قرار گرفته بود.
یکی از بخش هایی که در نتیجه تحریم ها آسیب جدی دید معادن بودند.در شرایطی که کشور تحریم بود منابع را به هر شکل که امکان داشت توسعه دادند و به این ترتیب بسیاری از زیست گاه طبیعی کشور را نابود کردند. در چنین شرایطی بود که دولت ها به صورت بی رحمانه ای منابع طبیعی را مورد استفاده قرار دادند تا بتوانند به فعالیت های سیاسی خود ادامه بدهند.در بین منابع طبیعی بیشتر بخشی که آسیب دید بخش منابع آبی کشور بوده است.
در طول دهه های گذشته براساس سیاست های اشتباهی که در زمینه سدسازی های بی رویه که در شرایط کنونی نیز ادامه دارد بسیاری از منابع آبی کشور از بین رفت. از سوی دیگر به دلیل استفاده های غیرعلمی از سفره های آب های زیرزمینی این بخش نیز با آسیب های جدی مواجه شده است.
پس از دولت سازندگی نیز با گروهی از ثروتمندان مواجه شدیم که رفتار آنها نسبت به محیط زیست اشکال مختلفی پیدا کرد. بخشی تکنوکرات ها بودند که بیشتر در شرکت های سدسازی،جاده سازی و خودرو سازی فعالیت می کردند. بخش دیگری نیز دلال بودند و به دنبال سوداگری،زمین خواری وساخت ساز های غیرقانونی مبتنی بر بهره وری سرزمین بودند.
واقعیت این است که این جریان در درون ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور رشد کرد. نکته مهم نیز این بود که اغلب این افراد و گروه ها وابستگی حکومتی داشتند.به عنوان مثال شرکت ها عمدتأ خصولتی بودند و کسانی که به منابع طبیعی دست درازی می کردند عمدتأ با همراهی نهادهای دولتی بود. در غیر این صورت امکان دسترسی آنها به منابع طبیعی وجود نداشت.این وضعیت نیز به صورت افسارگسیخته ای در دهه های گذشته شتاب پیدا کرد.
اترک را عوامل انسانی خشک کرد
محمد درویش فعال محیط زیست درباره دلایل خشک شدن رودخانه اترک می گوید:«یکی از مهمترین دلایل خشک شدن اترک، بارگزاری بیش از حد در حوضه آبریز اترک است. از زمانیکه خراسان شمالی ایجاد شد، مسئولین استان تصمیم گرفتند روند توسعه را گسترش دهند و تعداد سدهایی که روی اترک ساخته شد به شدت افزایش پیدا کرد، برخی مراتع هم تبدیل به زمین کشاورزی شد و موتور پمپهایی که گذاشته شد مسیر رودخانه را تغییر داد. فشار بیش از حد دام و رویشگاه جنگلی اُرس در آن منطقه باعث شد ضریب هرزآب افزایش پیدا کند ومیزان نفوذ آب در خاک کم شود. این رودخانه توسط عوامل انسانی خشک شده است؛ هرچند مسائل جهان گرمایی هم تا حد ۱۵ درصد موثر بوده است و بارندگیها از برف به باران تبدیل شده است. عمر متوسط یک درخت اُرس تا سه هزار سال است که در آن منطقه در حال خشک شدن هستند.
رسالت مسئولیت اجتماعی درباره محیط زیست
مسئولیت اجتماعی در حوزه محیط زیست، وظیفه پوشش پیامدهای زیست محیطی فعالیت ها، محصولات و امکانات را بر عهده دارد. اجزای اصلی مسئولیت اجتماعی زیست محیطی به حداکثر رساندن بهره وری و مصرف بهینه انرژی و به حداقل رساندن شیوه هایی است که ممکن است بر استفاده از منابع طبیعی در نسلهای آینده تأثیر منفی بگذارد.
احساس مسئولیت در برابر محیط زیست و جلوگیری از هرگونه رفتار مخرب که به تضعیف و آسیب به آن منجر شود از سمت سهگانه سیاستگذار (دولت)، بخش خصوصی (بنگاهها و فعالان اقتصادی یا عرضهکنندگان کالاها و خدمات) و مردم (مصرفکنندگان) قابل بحث است.
سه عاملی که هر یک به نحوی با رفتار و عملکرد خود میتواند وضعیت محیط زیست را تحت تاثیر قرار داده و شرایط آن را مبتنی بر این رفتارها تعیین کند.این سه عامل که روابط متقابلی نیز با یکدیگر داشته و از یکدیگر تاثیرپذیر و بر هم تاثیرگذار هستند شرایط گذشته، حال و آینده محیط زیست یک کشور را ساخته و روند آن را تعیین میکنند.
با این وجود به نظر می رسد در نابودی سرمایه های محیط زیست کشور آنچه در اولویت قرار ندارد مسئولیت اجتماعی در سطوح مختلف است و به همین دلیل شاهد خشک شدن بسیای از رودخانه ها از جمله اترک و از بین رفتن دیگر منابع طبیعی کشور هستیم.