مديريت بهينه تكنولوژي در سطح كلان جامعه باعث افزايش بهرهوري، رشد توليد و صادرات ميشود.
در چارچوب تئوري رشد درونزا، برعكس مدلهاي رشد نئوكلاسيک كه تكنولوژي داده شده و برونزا در نظر گرفته ميشود، پيشرفت تكنولوژي درونزا بوده و در واقع آحاد اقتصادي پيشرفت دانش فني را برعهده ميگيرند. بنابراين براساس اين مدل پيشرفت فني، رخدادي از ماكزيمم كردن سود بنگاه و يا تحقيق مخترعين ميباشد. مدل پيشرفت فني درونزاي رومر براساس جستجوي ايدههاي جديد كه توسو محققين از طريق اختراع ارائه ميشود معرفي ميگردد مدل رومر سعي بر آن دارد كه پايداري رشد در كشورهاي پيشرفته را توضيح دهد مدل وي براساس مجموعهاي از معادلات كه چگونگي تخصيص نهادهها را براي توليد مشخص ميسازد بنا گذاشته شده است.
- كتاب، نشريه و ديگر وسايل اطلاعاتي چاپ و منتشر شده همچون نوشتههاي تجاري، استانداردها، اطلاعات مربوط به ثبت اختراعات
- آموزش و تربيت نيروي متخصص در خارج از كشور و در نتيجه انتقال از طريق آموزش از كشور مبدأ به كشور مقصد
- وارد كردن محصولات واسطهاي به ويژه آنهايي كه تكنولوژي بر هستند.
يورگنسن و گريليچس(1967) از مدلي استفاده نمودهاند كه عدم تجانس بسياري بين تكنولوژيهاي مختلف را نشان ميدهد. براي مثال يک دلار خرج شده روي تجهيزات كامپيوتري، بهرهوري سرانه بيشتري نسبت به يک دلار خرج شده روي ساختمان دارد. با شناسايي دقيق اين نوع تفاوتها ميتوان يک تخمين از “جريانات تكنولوژي” داشت. هنگامي كه بنگاهي به يک تغيير نسبي قيمتها براي مثال جانشين كردن تجهيزات Hi-Tech پاسخ ميدهد قسمت اعظم سرمايه گذاري در تكنولوژي با توليد نهايي بالنسبه بالاتر خواهد بود و بيانگر تغيير تركيب تكنولوژي به سمت تكنولوژيهايي با توليد نهايي بالاتر است.
پيشرفت تكنولوژي، تنوع توليد، ارتقاء كيفيت، ايجاد مزيتهاي رقابتي را بدنبال دارد كه اين الگو دريک بنگاه باعث كاهش هزينهاي توليد و رشد بهرهوري در بنگاه و انتقال تكنولوژي از يک بنگاه به بنگاه ديگر و در نتيجه رشد ارزش افزوده در كل اقتصاد خواهد شد.
پیشرفت تكنولوژي + ايجاد مزيت رقابتی + بهبود كیفیت تولید = رشد اقتصاد
ارتقاء تكنولوژي و مديريت تكنولوژي در فرايند رشد اقتصادي اهميت بسزايي دارد مديريت تكنولوژي براي بهره برداري كارآمد از تجهيزات و ماشين الات ضروري است. رشد اقتصادي بدون زير بناها از جمله سرمايه گذاري تكنولوژيک امكان پذير نيست.
نتايج و پيشنهادات به قرار ذيل ميباشد:
- كشش عامل تكنولوژي مثبت است ولي ضريب آن كوچک است. قديمي بزودن ماشزين آلات و پايين بودن ذخيره استهلاک آنها بواسطه شرايط تورمي كشور، منجر به عدم توانايي بسياري از بنگاهها در جايگزيني ماشين آلات شده است و درنتيجه اين ضريب را كاهش داده است.
- با توجه به تكنولوژي قديمي و فرسوده توليد، نياز به تطابق با فناوريهاي جديد احساس ميگردد. عدم رقابت در بازار داخلي و فقدان سهم قابل توجه در بازارهاي جهاني، انگيزه سرمايه گذاري در تكنولوژی را كاهش داده است. تاثير مثبت ارتقاء تكنولوژي در كنار عوامل مكملي همچون مديريت تكنولوژي وسرمايه گذاري انساني كه موجب تعميق تكنولوژي ميگردد ميتواند رشد اقتصادي كشور را بدنبال داشته باشد.
- در ايران ارتقاء تكنولوژي از طريق مستقيم بر روي رشد توليد اثرگذار است. در صورتيكه بر روي ابتكارات در زمينه تكنولوژي، آموزش لازم صورت گيرد اين عامل بيشتر خود را نشان خواهد داد در واقع مديريت تكنولوژي باعث افزايش اثرگذاري تكنولوژي بر رشد اقتصادي خواهد شد.
- تكنولوژي از طريق غير مستقيم يعني تقليد تكنولوژيكي نيز بر روي رشد توليد موثر است. در صورت ورود تكنولوژي از كشورهاي پيشرفته و صاحب تكنولوژي اين اثر ميتواند افزايش يابد.