دانستنی آنلاین:آنچه میخوانید نقدی بر فیلم مصادره به کارگردانی مهران احمدی است .
به گزارش پایگاه خبری دانستنی آنلاین،ایده مصادره زمین کارمند اداره ساواک، سوژهای غیرتکراری در سینمای ایران است، ولی متاسفانه ایده به درستی گسترش پیدا نمیکند و در مرحله نگارش فیلمنامه و اجرا توسط کارگردان (مهران احمدی) به یک فاجعه تبدیل میشود.
کل تلاش مهران احمدی و همکارانش برای گرفتن خنده از تماشاگر محدود به ۴ موقعیت است. بازگشت رضا عطاران به اداره ساواک پس از انقلاب، موقعیتی که هویت ساواکی عطاران در بیمارستان لو میرود، خواندن سرود دسته جمعی در شبکه ماهوارهای ضد انقلاب و آن لحظه تهوعآور پس از ختنه. همه مرتبط با رضاعطاران. هومن سیدی و هادی کاظمی هم با این فیلمنامه و کارگردان به طور واضح توفیقی در ایجاد موقعیت جدی کمدی نداشتند.
با این وضعیت، خنده حداکثر یک دقیقهای تماشاگر در طول نمایش فیلم، آنهم به یک گفتار جنسی و سه موقعیت کمدی، به دلیل ریتم خستهکننده و داستان بیمایه آن، مصادره میشود. آنچه میماند زمان و هزینه از دست رفته.
قصهگویی مزخرف به انضمام گنجاندن توهمات و خوابهای بیمعنای کارمند ساواک ساختار فیلم «مصادره» را بهم میریزد و داستانی شکسته و ناهنجار شکل میگیرد. فیلم مصادره از زمان ورود کارمند ساواک به خاک امریکا کاملا از هم میپاشد، نمایش گذران زندگی عطاران به شکل گسستهای در ایالات متحده تصویر شده و در حد یک ویدئوی دم دستی است. در واقع خروج عطاران از ایران با همین فیلمنامه پراشتباه سرآغازی است بر اظهارنظر سیاسی در یک فرم شلخته از سمت فیلمساز، شامل تقسیم ساواک به خوبان و بَدان، اعتراض به عملکرد قوه قضاییه، نهادهای امنیتی و امثال خاوری که زمین و اموال ملت را مصادره میکنند.
دستهبندی ساواک به دو گروه یکی خارجنشینان اپوزیسیون همیشه گناهکار و دیگری بدشانسهای بیگناه که در انتهای فیلم هم تعمدا تطهیر میشوند از خود داستان مضحکتر است. همچنین پایانبندی عجیب فیلم که ناجی ملت ایران را یک امریکایی معرفی میکند و عجز و ناتوانی قوهقضاییه و نهادهای امنیتی در برقراری عدالت به تصویر کشیده میشود.
پراکندهگویی سیاسی در لابلای سوء استفاده از بازیگر زن خارجی که از زمان اکران فیلم «من سالوادور نیستم» باب شد منجر به تولید فیلم سیاسی یا کمدی نمیشود.
منبع: پایگاه خبری سینمابین