6

آفات تحکیم بنیان خانواده

  • کد خبر : 3495
  • 18 آوریل 2016 - 7:57
آفات تحکیم بنیان خانواده

نهاد مقدس خانواده مانند هر نهاد دیگری در معرض تهدیدها و عوامل آسیب زای فراوان قرار دارد که هر یک متناسب به قدرت و ضعف می توانند ستون های این نهاد را مورد تهاجم قرار دهند و موجب بروز آشفتگی ها، ناسازگاری، عدم تربیت فرزندان، رهایی عاطفی و در نهایت به فروپاشی و طلاق شوند.

دانستنی آنلاین: نهاد مقدس خانواده مانند هر نهاد دیگری در معرض تهدیدها و عوامل آسیب زای فراوان قرار دارد که هر یک متناسب به قدرت و ضعف می توانند ستون های این نهاد را مورد تهاجم قرار دهند و موجب بروز آشفتگی ها، ناسازگاری، عدم تربیت فرزندان، رهایی عاطفی و در نهایت به فروپاشی و طلاق شوند.

بنیان خانواده

به گزارش پایگاه خبری دانستنی آنلاین، پس باید در گام اول این عوامل مورد شناسایی و دقت نظر قرار گیرند و تمامی زوجین نسبت به این موارد آگاهی لازم را کسب نمایند تا در موارد ضروری واکنش مناسب را بروز دهند.


عوامل آسیب زای خانواده :

1- عدم شناخت و آگاهی به اصول زندگی مشترک

در برخی از خانواده ها به علت عدم شناخت زن و شوهر نسبت به یکدیگر، عدم آگاهی نسبت به اهداف و انگیزه های ازدواج ، بی انصافی ها، پیش داوری ها، فریبکاری ها، عدم احساس مسئولیت و بی توجهی به اصول اخلاقی ، بنیاد خانواده متزلزل می شود.

مهم ترین عاملی که موجب آسیب پذیری خانواده می شود، عدم شناخت و انحراف از هدف های ازدواج  است. زن و شوهری که هدف های ازدواج و تشکیل خانواده را نشناخته اند و یا فراموش کرده اند، در کدام مسیر حرکت می کنند؟

کدام روش و وسیله را برای نیل به کدام هدف انتخاب می کنند، برای رفع این مشکل در مورد آیین همسرداری و نظایر آن، به دانش و مهارت خود بیفزایید و از این طریق، تعادل و سلامت خانواده را حفظ کنید.

2- سست شدن باورهای مذهبی

شاید مهم ترین عاملی که بنیاد خانواده را تهدید می کند، سست شدن باورهای مذهبی  و اصول اخلاقی  و فقدان معنویت باشد. هرگاه زن و شوهر در روابط خود، خدا را فراموش کنند و در حضور و غیاب یکدیگر به گونه ای برخورد کنند که خدا غایب است، با دست خود کانون خانواده را به سوی تزلزل و نابودی سوق داده اند.

 زمانی که ارزش ها، نگرش ها و باورهای حاکم بر روابط زن و شوهر براساس لذت طلبی، مصلحت گرایی، ماده گرایی و سودطلبی استوار باشد، بی شک روابط انسانی از معنویت تهی می شوند. این نوع روابط بسیار سست و شکننده خواهند بود و به محض بروز موقعیتی خاص مانند بی پولی، تنگدستی، بیماری، کهولت و افزایش سن و نظایر آن از درون متلاشی می گردد و با هر بهانه ای از هم می گسلد.

3- عدم صداقت و فریبکاری

جوهر روابط سالم میان زن و شوهر صداقت است. صداقت  اعتماد را بنیاد می نهد. زن یا شوهری که با همسر خود صادق نیست و با دادن وعده و وعیدها می خواهد زندگی کند، با رفتار خود کانون گرم و صمیمی خانواده را دچار تزلزل می کند.

زن و شوهری که از واقعیت ها دور هستند و در عالم اوهام و تخیلات زندگی می کنند، آیا می توان گفت که زندگی زناشویی  موفقی خواهند داشت؟ گاهی اوقات پنهان کردن حقایق ( مخفی کاری ) و فریب دادن ( فریب کاری ) موجب می شود ارکان خانواده متزلزل شود و روابط زن و شوهر آسیب ببیند.

4- بی توجهی به نیازهای همسر و فرزندان

 زوج های موفق کسانی هستند که در صدد ارضای نیازهای همسر خود می باشند. بنابراین هر زن یا شوهرش وظیفه دارد نیازهای جسمی و روحی همسرش را بشناسد و در مقام ارضای آن ها برآید. ارضای نیازها به طریق درست و مطلوب به رشد همه جانبه و ایجاد امنیت روانی زوجین منجر می شود و در نتیجه سلامت خانواده تأمین می گردد. برای مثال هر انسانی نیاز به « امنیت »، «محبت» ، «توجه و احترام » دارد. لذا هرگاه این گونه نیازها از طرف همسر تأمین نشود، فرد احساس ناامنی روانی می کند و بهداشت روانی خانواده  مختل می شود.

بدیهی است توجه به نیازهای همسر، فقط به نیازهای زناشویی ختم نمی شود. احترام و پذیرش، نگاه مهربان به یکدیگر، در کنار هم حضور داشتن ، در فعالیت های مشترک شرکت کردن، و نظایر آن نشانه توجه به نیازهای همسر است.

5 – دخالت های ناروای اطرافیان

دخالت دیگران مانند اقوام و آشنایان ، والدین زن یا شوهر موجب شعله ورشدن اختلافات زن و شوهر می گردد و در نهایت به طلاق و جدایی منجر می شود. زن یا شوهر به ویژه در اوایل زندگی مشترک توسط دیگران به طور ناشیانه راهنمایی و یا در برخی موارد تحریک می شوند.

گاهی اوقات مادرشوهر یا پدرشوهر و مادرزن یا پدرزن علیرغم علاقه ، در زندگی مشترک فرزندانشان مزاحمت ها و آسیب  هایی را به وجود می آورند. در استحکام و انحلال بنیاد خانواده ، عوامل متعدد دخالت دارند و هر یک از عوامل اثرات گوناگون آنی یا تأخیری برجا می گذارند.

برای مثال مخالفت پدر و مادرِ زن یا شوهر با ازدواج به عمل آمده، به عنوان عامل زمینه ساز، ممکن است در درازمدت سلامت خانواده را تهدید کند و تأثیر خود را به شکل طلاق و جدایی ظاهر سازد. جدایی و طلاق در زمره ی حساس ترین، پیچیده ترین و محرمانه ترین حوادث زندگی  انسان محسوب می شود و باید به عنوان یک پدیده چند عاملی مورد بررسی قرار گیرد.

6- مسائل اقتصادی و مالی

زندگی زناشویی بر پایه اشتراک بنا شده است. از این رو به کار بردن عبارت هایی از قبیل «مال من»، «جهیزیه من»، «مال تو» و نظایر آن پایه اشتراک را متزلزل و به تفرقه و جدایی تبدیل می کند. زن و شوهر جوان، آگاه، و بصیر روی این عبارت ها خط بطلان می کشند و آن ها را به « مال ما »، « مسئله ما » و « مشکل ما» تبدیل می کنند.

پیوند هایی که بر پایه انگیزه های مادی و ثروث زن یا شوهر پی ریزی شده باشد، پس از مدتی از هم می گسلد و بنیاد خانواده را متلاشی می کند. قدیمی ها جمله زیبایی را می گفتندکه: «آدم نان خالی بخورد، اما دلش خوش باشد.» این جمله بیانگر آن است که نیازهای مادی انسان در حد متوسط تأمین شود، اما نیازهای روانی باید در حد بالا مورد توجه قرارگیرد.

انسان ها نیازهای مادی دارند که باید در حد متعادل ارضا شود، اما مسائل مادی نباید همه ی امور را تحت الشعاع قرار دهد. زندگی زناشویی  نشیب و فراز دارد و زن و شوهر باید با رعایت صرفه جویی، قناعت و عدم تجمل گرایی مسائل اقتصادی زندگی مشترک خود را تنظیم و اداره کنند.

گاهی اوقات مسائل مالی و اقتصادی بهانه هستند و زمانی که از زن یا شوهر سؤال می شود که چرا با یکدیگر سازش ندارید، به این گونه مسائل اشاره می نمایند و در نهایت «عدم توافق» و «عدم تفاهم» را عامل اصلی طلاق و جدایی معرفی می کنند. بدیهی است که این عامل کلی و مبهم ( عدم توافق ) نمی تواند ما را به سوی شناخت عواملی که سلامت خانواده را تهدید می کنند، هدایت کند.

7- بی بندوباری

عامل دیگری که سبب آسیب زایی خانواده می شود تنوع طلبی، هوسرانی و ازدواج مجدد زن یا شوهر است. شوهر یا زن به فرمان احساسات خود، با زن یا مرد دیگری ارتباط نزدیک برقرار می کند و رابطه خود با همسر قبلی را سست می نماید.

در این شرایط عواملی از قبیل زیبایی و یا ثروت طرف مقابل موجب گرایش به روابطی خارج از چهارچوب خانواده یا بر قراری روابط پنهانی می شود. این وضعیت موجب می شود روابط زن و شوهر مخدوش گردد، بنیاد خانواده سست شود و سرنوشت فرزندان به خطر افتد

10- چشم و هم چشمی

پدیده چشم و هم چشمی از جمله  نابهنجاری هایی است که در میان مردم و به خصوص زنان به شکل گسترده وجود دارد و بیشتر افراد دست کم در موردی و یا زمانی گرفتار این نابهنجاری اجتماعی شده اند. مؤلفه های اساسی چشم و هم چشمی را می بایست در تظاهر، رقابت، احساس خودکم بینی و ارضای آن به اشکال مادی و ظاهری و مانند آن دانست.

چشم و هم چشمی به این معناست که فرد به بلوغ فکری کامل نرسیده است. در واقع چنین فردی ضعف درونی خود را با ظواهر بیرونی جبران می کند، اما در نهایت هیچ گاه راضی نمی شود.

عدم اعتماد به نفس نقش مؤثری در شکل گیری پدیده چشم و هم چشمی دارد  فردی که چشم و هم چشمی می کند ، به دلیل احساس کهتری و حقارتی که دارد، می خواهد در انجام کار یا زمینه ای از دیگران بهتر باشد و سعی می کند به نوعی سرپوشی بر این احساس بگذارد، به همین خاطر خود را توانمندتر و بهتر از آنچه که هست، قلمداد می کند. در حالی که انسان باید به دنبال تأمین نیازهای طبیعی خود باشد و در حد طبیعی هم برای تأمین آن ها تلاش کند.

11- انتقام گیری و بهانه جویی

انتقام گیری، بهانه گیری و عیب جویی از مهم ترین عوامل آسیب زایی خانواده و روابط زن و شوهر به شمار می آیند. طرح مکرر « دلخوری ها » ، نقاط ضعف و نارسایی ها ، ساختمان روابط زناشویی را تهدید و تخریب می کند.

بنابراین در مواقع اختلاف و خطا سعی کنید همسرتان را عفو کنید؛ نقاط مثبت او را ببینید و «کهنه قباله ها» را زنده نکنید! همچنین سعی کنید به قول معروف از «کاه» ، «کوه» نسازید و با دیده اغماض به رفتار و گفتار یکدیگر نگاه کنید. راستی زن و شوهری که قصد آزار و اذیت یکدیگر را دارند، کانون خانواده را در چه وضعیتی قرار می دهند؟

12- سلطه گری شوهر یا زن

 خانواده، کانون محبت، آزادی، تفاهم و مشورت است. هرگاه روش شوهر یا زن در زندگی مشترک ، سلطه جویی و سلطه گری باشد و هرکدام بخواهند نظرات خود را به اعضای خانواده تحمیل کنند، فضای خانواده به یک فضای استبدادی و نامطلوب تبدیل می شود.

در چنین فضایی شوهر یا زن مرتب به دیگران دستور می دهد، امر و نهی می کند و هنگام بروز یک رفتار نامطلوب، اعضای خانواده را تهدید می کند و یا اجازه صحبت به دیگران نمی دهد. این وضعیت سلامت خانواده را به خطر می اندازد و اعضای خانواده احساس حقارت می کنند.

نتیجه این وضع، سرکشی، نافرمانی و لجاجت در رفتار اعضای خانواده خواهد بود. در چنین خانواده ای مشارکت و مشاورت معنا ندارد و شوهر یا زن تنها تصمیم گیرنده و همه کاره است. در هر صورت « مرد سالاری» یا « زن سالاری» بنیان خانواده را متزلزل می کند و موجب بروز ستیزه های خانوادگی می شود.

13- تجمل گرایی

مال‌پرستی، یکی از جلوه‌های برجسته دنیاپرستی است و تجمل گرایی نماد بارز مال‌دوستی است. دنیزدگی سرآغاز همه زشتی‌هاست. وقتی مال دوستی به اوج ‌رسید و به مال‌پرستی گرایید، عامل بسیاری از لغزش‌ها می‌شود و انسان‌ها را از راه کمال باز می‌دارد؛ تجمل‌گرایی سبب می‌شود فرد بیشتر از آن چه تولید می‌کند، مصرف کند.

بدین ترتیب، در سطح وسیع‌تر، جامعه ای که به کج راهه تجمل‌طلبی گام نهاده است، جامعه‌ای مصرف زده خواهد بود؛ یعنی با مصرف شدن بیشتر منابع و امکانات آن، دیگر در تولید و سرمایه‌گذاری قدرت کافی نخواهد داشت.حسادت، رقابت، چشم و هم‌چشمی و نداشتن هدف در زندگی از عوامل مؤثر در گرایش افراد به تجمل‌گرایی است.

 

منبع: doctormortezaee.blogfa.com

لینک کوتاه : https://danestanyonline.ir/?p=3495

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

فرم جستجو

تبلیغات در سایت   درباره ما   تماس با ما

logo-samandehi