15

وضعیت جنبش me too در سینمای ایران

  • کد خبر : 120256
  • 10 خرداد 1401 - 18:23
وضعیت جنبش me too در سینمای ایران

«درباره الی»، می‌تو و جماعت مصلحت‌اندیش عنوان تازه ترین یادداشت حسین لامعی درباره حواشی اخیر افشاگری کتایون ریاحی است. لامعی با نگاهی به فیلم درباره الی نوشت: یک– «درباره الی»، اگر تمامِ مغزش، خلاصه در یک جمله بود، آن، دیالوگی‌ست که «سپیده»، از پشتِ پنجره، با استرس، زیرِ لب گفت: «حالا چی فکر میکنه، درباره‌ی […]

«درباره الی»، می‌تو و جماعت مصلحت‌اندیش عنوان تازه ترین یادداشت حسین لامعی درباره حواشی اخیر افشاگری کتایون ریاحی است. لامعی با نگاهی به فیلم درباره الی نوشت:

یک– «درباره الی»، اگر تمامِ مغزش، خلاصه در یک جمله بود، آن، دیالوگی‌ست که «سپیده»، از پشتِ پنجره، با استرس، زیرِ لب گفت: «حالا چی فکر میکنه، درباره‌ی الی؟!»… دیالوگی، پس از مرگِ «اِلی»… آنجا که «نامزدِ الی»، به ویلا آمد و با ساکنانِ ویلا، در حالِ گفت‌وگو، پیرامونِ رابطه‌ی اِلی، با یکی از مَردانِ ویلاست… که آیا الی، به آن‌ها گفته بود که نامزدی دارد؟ یا به او خیانت کرد…
.
دو– الی، به سپیده گفته بود؛ و سپیده می‌خواست که این را، به نامزدِ الی بگوید؛ اما آن جمعِ ویلا، که همسرِ سپیده، و دوستان و رفقای اویند، به مخالفت درآمدند که «مصلحت»، در انکار است! که مصلحت، نگفتن است… سپیده یک‌سو، در پی بیان «حقیقت»؛ و کلّ ویلا، علیهش، در پی «دروغ»… که اگر راست بگویی، همه شریکِ جُرم می‌شویم! همه بی‌آبرو می‌شویم؛ که پای همه گیر است؛ پس دهنت را ببند! خفه!!… سپیده زیرِ داد و هوارِ جمع، و زیر مُشت و لگدهای شوهرش، تنها ماند… سرانجام، تسلیمِ جمع شد… حقیقت را، پنهان داشت… دروغ گفت… «حفظ منفعت؛ با ذبحِ حقیقت!»…

سه– خواستیم از نوع برخوردِ سینماگران و رسانه‌های ایران، با «جنبش MeToo» بنویسیم، دیدیم که با «الی»، موو نمیزند!… MeToo، پناه‌گاهِ زنانِ قربانی‌ست… پناه‌گاهِ دخترانِ زخمی‌ست… جنبشی‌ست، در پی بیانِ حقیقت، با صدای بلند… و حالا، علیهش، جمعِ کثیری، صف کشیده‌اند! عینِ «درباره الی»!… جمعی از سینماگران و اهلِ مِدیا، برای مصلحت، و منفعت، بر دهانِ زنانی می‌کوبند، که زخمی‌اند و در پیِ حقیقت‌اند… و در مقابلِ روایتِ هر زنی، سریع درمیایند که: چرا تا به‌حال نگفتی؟! چرا الان؟! اصلا از کجا معلوم راست میگویی؟! این حرف‌ها آبروی همه را می‌برد؛ پس خفه!! …

چهار– سکانس پایانی… ماشینی در ساحل، درونِ گِل، گیر کرده… و هرچه می‌کنند، بیرون نمیرسد… ماشینی که اینجا، قطعا، نمونه‌ی تمام‌عیارِ حال روزِ سینمای ماست. سینمایی که ساکنانش، چهارچرخِ صِنف و جِنس‌شان، درون گِل است، ولی گمان دارند، با خفه کردنِ سپیده‌ها، و با لجنِ کشیدنِ اِلی‌ها، مشکل، حل میشود… و در این میان، علیه قربانیان، نامِ چند زنِ سینما نیز، دیده میشود!! و این دیگر، اوجِ تراژدی‌ست… تراژدیِ سینمایی که ساکنانش، گویا، سرِ یک چیز، بدجور در توافق‌اند: «حفظِ وضعِ موجود»، به هر قیمتی… و «حفظِ منافعِ خود و دوستان»؛ حتی: به قیمتِ «خفه کردنِ ، زنانِ بی‌صدا»…

۵/۵ (۱ نظر)
لینک کوتاه : https://danestanyonline.ir/?p=120256

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.