17

علت پرخاشگری در نوجوانان و شیوه های برخورد با آن

  • کد خبر : 3586
  • 04 اردیبهشت 1395 - 8:19
علت پرخاشگری در نوجوانان و شیوه های برخورد با آن

برای درمان پرخاشگری، گام اول شناخت و ریشه‌یابی علت یا علل پرخاشگری است. با شناخت این عوامل می‌توان همکاری‌های لازم را برای کاستن از میزان و شدّت پرخاشگری ارائه نمود.

نوجوانى یکى از مهم‏ ترین مراحل گستره عمر آدمى محسوب مى‏‌شود. نوجوان که دوره کودکى را گذرانده، پیش از هر چیز، مستلزم یافتن هویت و شخصیت خویشتن است، ولى این موضوع هرگز به آسانى تحقّق نمى‌‏پذیرد.

نوجوان حاضر نیست از تمام روش‏‌هاى بزرگسالان پیروى کند و بى‏چون و چرا کلیه صفات شخصیت ‏خود را با آنان هماهنگ سازد.

لذا نوجوانی که قصد دارد به هویت و فردیت خویش دست‏ یابد، نباید براى پذیرش باورهاى بزرگسالان تحت فشار قرار گیرد، بلکه باید او را به طور منطقی و درست آزاد گذاشت تا خود انتخاب کند و راه سعادت خویش را بیابد، حتی در این راستا در مورد مسائل گوناگون زندگى نیز باید با او مشورت کرد و از او نظرخواهی نمود.

اگر با نوجوان این‏گونه برخورد شود، طبیعى است که هم اعتماد به نفس او تقویت مى‏‌شود و هم احساس امنیت و آرامش مى‌‏کند و اضطراب، که اصلى‏ ترین عامل بروز رفتارهای پرخاشگرانه است، در او تقلیل و تعدیل می‌یابد و رفتارهای تند و خشن او مهار شده و از بین خواهد رفت.

بنابراین اگر متولیان تعلیم و تربیت، والدین و همه کسانى که به نحوى با جوانان سر و کار دارند، قصد دارند نوجوانان و جوانان را با شیوه‌های درست رفتاری آشنا کنند و مانع از بروز انحرافات فکری و اخلاقی در آنان شوند، به آن ها توصیه مى‌‏شود که:

اولاً: این دوره از تحوّل (نوجوانى) را با تمام ویژگى‏‌هایى که دارد، به خوبی بشناسند.

ثانیاً: با نوجوانان به گونه ‏اى برخورد کنند که احساس امنیت نموده اعتمادشان جلب شود و چیزهایی را که موجب نگرانى و اضطراب آن ها مى‌‏شود، کاهش دهند.

اما این که علت پرخاشگری و رفتارهای تند نوجوانان چیست، به طور کلى می‌توان عوامل مؤثر آن را به سه دسته تقسیم نمود:

الف) عوامل زیست‏ شناختى – در این زمینه روان‌شناسان در پژوهش‌‏هاى خود به این نتیجه رسیده اند که افزایش ترشّح هورمون تستوسترون (معروف به هورمون پرخاشگری) در سطح خون موجب پرخاشگرى مى‌‏شود و همچنین کاهش یا پایین بودن قند خون به عنوان یکی دیگر از عوامل، موجب بروز خصومت و تمایلات پرخاشگرانه در فرد می‌گردد.

ب) عوامل روان‏شناختى – مانند افسردگى، الگوهاى شخصیتی و تأثیر احساس گناه.

ج) عوامل فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و محیطى – مانند خانواده، فقر، تأثیرات الگویى، تأثیرات پاداش و تأیید اجتماعى و تأثیر وسایل ‏ارتباط جمعى.

درمان پرخاشگری

برای درمان پرخاشگری، گام اول شناخت و ریشه‌یابی علت یا علل پرخاشگری است. با شناخت این عوامل می‌توان همکاری‌های لازم را برای کاستن از میزان و شدّت پرخاشگری ارائه نمود.

بنابراین برای کنترل و درمان مؤثّر این مشکل، موارد زیر توصیه می‌شود:

  1. بالا بردن سطح بینش دینی و اخلاقی نوجوانان؛
  2. سرگرم نمودن آنان با موضوعات مورد علاقه‌شان مانند ورزش و بازی‌های مناسب؛
  3. مهر و محبت نمودن و دل‌جویی از آنان؛
  4. نشان دادن صبر و متانت در مواقع پرخاشگری؛
  5. اجرای عدالت در منزل؛
  6. برآورده کردن نیازهای کودکان و نوجوانان به طور منطقی و به دور از افراط و تفریط؛
  7. خودداری از توهین و ناسزا گفتن به آنان و یا مقابله به مثل نمودن با آن ها؛
  8. خودداری از تهدید و ترساندن آنان؛
  9. نشان دادن الگوهای خوب و تأثیرگذار به آنان؛
  10. دادن رهنمودهای سازنده در مورد سازش و جوشش با دیگران؛
  11. تشویق به بازی‌های گروهی و رعایت نزاکت و قوانین در تعامل با دیگران؛
  12. عادت دادن آنان به عفو و گذشت؛
  13. یاد دادن انتقاد صحیح به آن ها جهت تخلیه و سبک شدن و آرامش یافتن.

چنانچه رعایت عوامل فوق، تأثیری نداشت می‌توان با رعایت احتیاط از عوامل دیگری مانند توبیخ، اخطار، تحکّم، و ابزار مقابله به مثل مانند تنبیه و قهر و… استفاده نمود. در خاتمه لازم است متذکّر شویم که خشونت‌ و پرخاشگری‌ بیشتر عامل‌ بیرونی‌ دارد و فقط‌ در موارد خاص‌ به‌ علل‌ درونی‌ مربوط‌ می‌‌شود.

والدین‌ و مربیان عزیز، می‌بایست‌ محرک‌های‌ محیطی‌ را که‌ باعث‌ تحریک‌ خشم‌ و ایجاد خشونت‌ در متربیان می‌‌شود، شناسایی‌ سپس‌ برای‌ رفع‌ آن‌ به‌ کمک‌ روان‌شناسان‌ و متخصّصان‌ اقدام‌ نمایند. پاسخ تفصیلی نوجوانى یکى از مهم ‏ترین مراحل گستره عمر آدمى محسوب مى‌‏شود و آخرین مرحله، تحوّل‌شناختی و گذر از مرحله «دیگر پیروی» به دوره «خود پیروی» است؛ دوره‌ای است که نوجوان به هویت و فردیت خویش دست می‌یابد. از این رو، شناخت این دوره از زندگی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

نوجوانی پیش از هر چیز در جست وجوی هویت خویشتن است. تغییرات بدنی و روانی که در سنین نوجوانی اتفاق می‌افتد، تعادل روحی نوجوانی را برهم زده و ناسازگاری‌هایی مثل پرخاشگری در او دیده می‌شود. نوجوانی برزخ میان کودکی و بزرگسالی است. نوجوانی دوره‌ای انتقالی است که طی آن فرد فضای روحی کودکی را ترک می‌کند و وارد مرحله دیگری می‌شود. در این مرحله نوجوان علاوه بر این که با تغییرات بیولوژیکی، شناختی و رشد جنسی روبه‌رو است، بایستی خود را با انتظارات والدین، مدرسه و گروه همسالان که با سرعت تغییر می‌کنند، ‌سازگار کند.

نوجوان از خود می‌پرسد: «آیا من یک کودکم یا یک بزرگ‌سال؟» اما در این مرحله، دیگر والدین نمی‌توانند به او کمک چندانی بکنند؛ زیرا نوجوان الگوهای خود را در جای دیگری جست‌وجو می‌کند، به خصوص که در برابر اقتدار و ارزش‌های خانوادگی مقاومت می‌کند. البته این مقاومت امر نامطلوبی نیست، بلکه تلاشی است در جهت پذیرفتن مجدّد آن ها ولی با دلیل و برهانی که خود نوجوان آن را پذیرفته است. عده‌ای از روان‌شناسان معتقدند که نوجوانی دوره «طوفان و فشار» است، در حالی‌که عده دیگری می‌گویند نوجوانی الزاماً زمان طوفان و فشار شدید نیست. این که ‌نوجوانی تا چه حد طوفانی و پرفشار باشد بستگی زیادی به تقاضاها و انتظارات در حال تغییر والدین، همسالان، مدرسه و جامعه و فرهنگی دارد که نوجوان در آن زندگی می‌کند.

میل به اظهار وجود و اثبات شخصیت برای نوجوانان یکی از طبیعی‌ترین حالات روانی آن هاست که به قضای حکیمانه الهی در نهادشان آفریده شده است. نوجوانی که دوره کودکی را گذرانده، خواه‌ناخواه باید خود را برای زندگی مستقل اجتماعی مجهز نماید و تحقّق این موضوع، پیش از هر چیز، مستلزم یافتن هویت خویشتن است، ولی این موضوع هرگز به آسانی تحقّق نمی‌پذیرد. نوجوان حاضر نیست از تمام روش‌های بزرگسالان پیروی کند و بی‌چون و چرا کلیه صفات شخصیتی خود را با آنان هماهنگ سازد، بلکه به عکس، در بین تمام ملل و اقوام، همواره نوعی مخالفت و تضاد بین نوجوانان و بزرگسالان وجود داشته است.

بعضی مواقع، تضادورزی‌ها و مخالفت‌ها به دلیل عدم شناخت بزرگسالان از ویژگی‌های این دوره از تحوّل، به درگیری بین این دو نسل منجر می‌شود و مقاومت این دو نسل در برابر یکدیگر بر شدّت سرپیچی و طغیان نوجوان می‌افزاید و این دوره از تحول، که یکی از مراحل بارور هستی است که طی آن، ساخت‌های قطعی شخصیت بزرگسال تثبیت می‌شود، تبدیل به دوره بحرانی می‌گردد. حال آنکه اگر بزرگسالان ویژگی‌های این دوره از تحوّل را بشناسند و با نوجوانان برخوردی مناسب داشته باشند، هم نوجوانان به هویت خویش دست می‌یابند و هم بزرگسالان کمتر احساس نگرانی می‌کنند. امام صادق علیه‌السّلام ضمن بیانی حکیمانه که از تعلیمات آسمانی نبی مکرم اسلام (ص) آموخته است، به این دوره از تحوّل و همچنین دوره پیش از آن اشاره می‌کنند و می‌فرمایند:

«الْوَلَدُ سَیِّدٌ سَبْعَ سِنِینَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنِینَ وَ وَزِیرٌ سَبْعَ سِنِین‏.»

طبق این سخن، کودک، هفت سال اول، سید و فرمانرواست، او را آزاد بگذارید تا استقلال در عمل پیدا کند. در هفت سال دوم، آمادگی خاصی برای الگوپذیری دارد؛ چراکه هنوز در مرحله دیگر پیروی قرار دارد و الگوپذیر است.

از این رو، سعی کنید در این دوره، الگوهای مناسبی در اختیارش قرار دهید و محیط تعلیم و تربیت او را هرچه بیشتر غنی و اصلاح کنید تا از طریق مشاهده الگوهای مفید و جذّاب، رشد کند. اما در مورد دوره نوجوانی می‌فرماید: «وَزِیرٌ سَبْعَ سِنِین»؛ یعنی دوره «دیگر پیروی» او سپری شده و با آغاز نوجوانی، دوره دیگری از تحول شناختی ـ عاطفی برای او در حال شکل‌گیری است.

نوجوان می‌خواهد به هویت و فردیت خویش دست یابد، بنابراین، نه تنها او را برای پذیرش باورهای خود تحت فشار قرار ندهید، بلکه آزاد بگذارید تا خود انتخاب کند و حتی در مورد مسائل گوناگون زندگی با او مشورت کنید و از او نظرخواه باشید. اگر با نوجوان این‌گونه برخورد شود، طبیعی است که هم اعتماد به نفس او تقویت می‌شود و هم احساس امنیت و آرامش می‌کند و اضطراب، که اصلی‌ترین عامل رفتار پرخاشگرانه است، در او تقلیل و تعدیل می‌یابد.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات: 0 / 5. تعداد امتیازات: 0

به این خبر امتیاز دهید

لینک کوتاه : https://danestanyonline.ir/?p=3586

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

فرم جستجو

تبلیغات در سایت   درباره ما   تماس با ما

logo-samandehi