دانستنی آنلاین:به نظر شما نخستین گام برای ساده تر کردن زندگی چیست؟حتماً و حتماً تغییر فکر.تغییر بینش و تغییر شیوه زندگی مادی.اینکه زندگی را جدی نگیریم و چیزهای بیهوده ای که اجازه نمی دهد ما زندگی کنیم را به راحتی از زندگی حذف کنیم.
من در گفتگو با دکتر علی محسنیان از تمام جوانب وارد شدم.
درست است که گفتگوی سختی بود و از همه چیز گفتیم اما خلاصه کلام این بود که زندگی جدی نیست و قرار نیست زندگی برای هیچکدام از ما صبر کند.
برای یک زندگی درست و واقعی شرط اول دست برداشتن از غرور است و زندگی را زندگی کردن.گفتکو با دکتر علی محسنیان تمام این چالش ها را داشت.
او به عنوان یک روانپزشک قهار و کاربلد به راحتی گفت و گفتگویش الحق یک تراپی تمام عیار بود.
گفتگوی جذاب من با دکتر علی محسنیان را بخوانید حتماً برای شما هم پر از نکات جالب و خواندنی خواهد بود.
با دیدن چه علائمی باید به افسردگی،استرس و اضطراب شک کرد؟
شخص در خودش فرو برود،کم حرف شود،دلشوره شدید داشته باشد،پرخاشگری کند،تحمل شرایط برایش سخت باشد،اعتماد به نفس شخص کاهش یابد و مُدام در حال سرزنش کردن خود باشد.
وقتی فرد عملکردی که سابق داشته را دیگر نداشته باشد و سطح انرژی اش افت پیدا کند،فردی که قبلاً آرام بوده و حالا تحریک پذیر شده و مُدام در انتظار اتفاق بد است باید به اضطراب و افسردگی شک کرد.
حتی به کسی که قبلاً روی پا بند نبوده و حالا گوشه گیر و منزوی شده هم باید شک کرد که حتماً دچار اضطراب و افسردگی است.نباید درمانش را به تعویق انداخت و از کنارش به سادگی گذشت.
یک نصیحت به تمام کسانی که گوشه دلشان یک غم نهفته دارند؟
زندگی را جدی نگیرید.زندگی و دنیا راه خودش را می رود و ما به دنبال زندگی.زندگی،دنیا برای هیچکدام از ما صبر نمی کند و ما برای دنیا هیچ ارزشی نداریم.دنیا کار خودش را می کند.با آدمهایی که دوستشون دارید حرف بزنید.وقتی ناراحت و خوشحال هستند حتی وقتی دلخورند و نمی توانند ببخشند.وقتی غصه امونشون را بریده.وقتی راه چاره ای نیست.آدمیزاد اگر حرف نزند باید تنهایی بار دردهایش را به دوش بکشد.با هم حرف بزنید.حرف زدن انسان را سبُک می کند و حال خوبی دارد.اما با کسی حرف بزنید،دردودل کنید که مطمئن باشید رازدار است و محرم اسرار.گاهی گوش شنوا هست اما قلب اَمن نه.
شما هر روز با مراجعه کننده روبرو هستید که پر از درد،رنج و غم هستند شنیدن رنج و غمشان روی شما اثر نمی گذارد؟
ما همه انسانیم و درد و رنج آدمها می تواند روی ما اثر منفی بگذارد و حساس باشد.ولی در دوره تحصیل و تخصصی ما یاد گرفتیم که با بیمارمان همدردی کنیم نه همزادپنداری.در روانپزشکی اصطلاحی به نام سیمپتی (SMYPATHY) و ایمپتی (EMPATHY) وجود دارد.سیمپتی یعنی خودت را جای شخص بگذاری،رنج و دردش را کامل بفهمی،تجربه کنی و ایمپتی یعنی درکش کنی و کنارش باشی.با یاد گرفتن تکنیک هایی میشود احساسات منفی را کنترل و غلبه کرد.اگر من یا هر پزشکی در هر شاخه ای با هر رنج و غم بیمارش درگیر شود که از خود پزشک چیزی باقی نمی ماند و خودش هم نیاز به درمان پیدا می کند.
موضوعی که این روزها در بین جوانان خیلی شایع شده است حملات اضطرابی یا پنیک اتک هست.درباره اش می گویید؟
پنیک شایع ترین اختلال اضطرابی در دنیاست که به آن (PANIC DISODER) هم می گویند.اختلال پنیک که خیلی سریع به درمان جواب می دهد اما عود کننده است و نیاز به درمان قطعی دارد.پنیک ناشی از عدم تعادل بین سیستم سمپاتیک و پاراسمپاتیک مغز است و خیلی اوقات به مکانیزم های ناخودآگاه ارتباط دارد.یک استعداد ژنتیکی باید درباره ی پنیک وجود داشته باشد.پنیک یک حمله اضطرابی شبیه به مرگ قریب الوقوع است.هیچکس تا به حال از حمله پنیک نمُرده و جانش را از دست نداده.حمله های پنیک هیچ ربطی به بیماری های قلبی و عروقی ندارد.پنیک یک حمله عصبی است که از مغز منشأ می گیرد.به خاطر عدم تعادل سیستم اتونومیک بدن است،نگران کننده نیست.هیچوقت نگران حمله های پنیک نباشید گذراست و به هیچ عنوان کشنده نیست.قطعاً با دارودرمانی و رواندرمانی قابل درمان است و تمام می شود.
درباره ی تن آرامی و مدیتشین گفتید.مدیتشین باعث چه اتفاقی در روند و بهبود افسردگی می شود؟
مدیتیشن سبب ترشح اندروفین از غده هیپوفیز می شود.اندروفین ها به ما احساس خوب بودن می دهد احساسی و جسمانی.مدیتشین همچنین فعالیت ناحیه ای از مغز را افزایش می دهد که با احساسات و تجربیات مثبت همراه است.برخی از مطالعات نشان می دهد که مدیتیشن به مبارزه با افسردگی و اضطراب کمک می کند و همچنین مدیتیشن و تن آرامی منظم تحمل درد را بهبود می بخشد.می توانید در هر زمان از شبانه روز تن آرامی انجام دهید.زمان ایدهآل برای مدیتیشن اول صبح است.مزایای این کار زمانی افزایش پیدا می کند که ذهن قبل از شروع استرس های روز آزاد و شفاف باشد.یکی از بزرگترین اشتباهات در مورد مدیتیشن این است که زمان زیادی طول می کشد.می توان با زمان اندک هم تن آرامی و مدیتیشن انجام داد حتی به اندازه پنج دقیقه.
برای انجام و شروع مدیتیشن چه کارهایی باید انجام داد؟
جایی باشید آرام با لباسی مناسب و راحت.اطمینان حاصل کنید درجه حرارت اتاق مناسب است.تلویزیون و گوشی را بیصدا کنید.قبل از انجام مدیتیشن مسواک بزنید.فضایی آرام به این کار اختصاص دهید.کافیست مکان امن و آرام باشد تا بتوانید هر روز صبح پنج دقیقه در آرامش این کار را انجام دهید.تکنیکی پیدا کنید که برای شما مناسب است.روش های زیادی برای مدیتیشن وجود دارد.حتی اپلیکیشن های مختلف که می توانید از آنها کمک بگیرید.برخی با تمرکز بر تنفس خود تن آرامی انجام می دهند.برخی مانتراها را تکرار می کنند و بعضی با یوگا.این کار با تمرین و تکرار درست اثرگذار است.احتمالا فوراً و به آسانی نخواهید توانست درست مدیتیشن کنید.اشکالی ندارد اگر طول بکشد تا به آن نتیجه مطلوب برسید و یک مدیتیشن خوب داشته باشید.
یکی از موارد شایعی که این روزها خیلی زیاد شده فقدان لذت از شرایطی است که در آن قرار دارند؟
بله.یکی از موارد شایعی که این روزها من در مطب و مراجعینم می بینم آنهدونیا یا فقدان لذت از شرایط و فعالیت های لذت بخش زندگی است.چیزی که قبلاً خوشحالشان می کرد دیگر خوشحالشان نمی کند.در جمعی هستند مثلا جمع دوستان،مهمانی اما دوست دارند زودتر برگردند خانه و در کنج تنهایی خودشان باشند.از خوردن بستنی و شکلات لذت می بردند اما الآن این اتفاق نمی افتد.بسیار مقاوم در مقابل دارو درمانی و رواندرمانی.علت چیست؟اختلال مکانسیم دوپامین در ناحیه جلوی مغز که در افسردگی و اسکیزورفیا و بیماری های دو قطبی هم دیده می شود.درمان این بیماری هم به شکل کتامین تراپی،تحریک مغناطیسی مغز (tms) و میکرودوزسایلوسیبین است و قابل درمان.
به خاطر سَبک زندگی امروزی مردم افسردگی اینقدر زیاد شده؟
متأسفانه افسردگی در تمام دنیا زیاد شده است.انسان موجودی اجتماعی است و همیشه به صورت قبیله ای و اجتماعی زندگی کرده.همین اجتماعی شدن باعث افزایش سروتونین در مغز می شود.سروتونین اسید آمینه اصلی ضد افسردگی در مغز است.در حال حاضر با افزایش شیوع استفاده از فضای مجازی.پیشرفت تکنولوژی و چون فردگرایی در انسانها خیلی زیاد شده است.انسان ها از آن شیوه اجتماعی،خانوادگی به فردگرایی روی آوردند.فردگرایی و آن سَبک را انتخاب کردند.یکی از هزاران تبعات این فردگرایی افسردگی است که هر روز بیشتر می شود و اعتقادات مذهبی مردم نسبت به گذشته خیلی کم شده است.مگر این خدای سی سال و صد سال پیش نیست پس چرا مردم قدیم شادتر و دلخوش تر بودن.با قوی تر بودن به راحتی می توان از پس مشکلات برآمد.
با دیدن چه علائمی باید به افسردگی،استرس و اضطراب شک کرد؟
شخص در خودش فرو برود.کم حرف شود.دلشوره شدید داشته باشد.پرخاشگری کند،تحمل شرایط برایش سخت باشد.اعتماد به نفس شخص کاهش یابد و مُدام در حال سرزنش کردن خود باشد.وقتی فرد عملکردی که سابق داشته را دیگر نداشته باشد و سطح انرژی اش افت پیدا کند،فردی که قبلاً آرام بوده و حالا تحریک پذیر شده و مُدام در انتظار اتفاق بد است باید به اضطراب و افسردگی شک کرد.حتی به کسی که قبلاً روی پا بند نبوده و حالا گوشه گیر و منزوی شده هم باید شک کرد که حتما دچار اضطراب و افسردگی است و نباید درمانش را به تعویق انداخت و از کنارش به سادگی گذشت.
بدترین اتفاق در افسردگی چیست.فردی که دچار این بیماری می شود معمولاً چه عادت هایی دارد؟
بدترین اتفاق ناامید شدن و میل به نبودن است.این افراد اغلب منفی نگر هستند.دائم عذاب وجدان دارند،جنبه های منفی زندگی را می بینند.باید متوجه باشیم افرادی که دچار افسردگی می شوند چرا دیگر هیچ چیزی مثل قبل خوشحالشان نمی کند.این عدم خوشحالی مسئله بزرگ و خطرناکی است.افسردگی شوخی نیست و نباید سرسری از کنار آن گذشت و آن را ساده نگاه کرد.افسردگی در کودکان،نوجونان وحتی بزرگسالان متفاوت است و به طبع درمانش هم فرق می کند.
چه باورهای اشتباهی درباره ی افسردگی وجود دارد؟
باورهای اشتباه درباره ی افسردگی این است که افسردگی هیچوقت خوب نمی شود،درمانی برایش وجود ندارد.شخص افسرده دیوانه است و بیماری روانی دارد،در حالی که اصلاً اینگونه نیست.افسردگی مثل هر بیماری دیگری قابل درمان است چه بسا راحت تر.اشتباه دیگر درباره ی افسردگی اینکه خود به خود خوب می شود و موضوع مهمی نیست.چیزی که این روزها خیلی می شنوم منم افسرده ام و موضوع مهمی نیست.این نوع حرف زدن بیماری را تشدید می کند و شخص افسرده اعتمادش را از دست میدهد.افسردگی بیماری قابل حل و درمان است که با حرف زدن و تجویز دارو حل می شود.درباره ی افسردگی باید برون ریزی داشت،گفتگو کرد و دنبال درمان بود و البته درمان درست،اصولی و زیر نظر متخصص.
به تازگی روشی ابداع شده به نام تحریک مغناطیسی مغز که اگر دارودرمانی،رواندرمانی جوابگو نباشد از آن استفاده می شود شما هم برای درمان بیمارانتان از این روش استفاده می کنید؟
تحریک مغناطیسی مغز یا (RTMS) روشی نوین در درمان بسیاری از بیماریهای اعصاب است که با ایجاد یک میدان مغناطیسی مثل آهنربا شروع به تحریک نورونهای عصبی و ترشح واسطه های شیمیایی یا همان نوروترانسمیترها در مغز می کند.دقیقاً همان کاری که دارو انجام می دهد ولی دقیق تر و فقط روی همان ناحیه مورد نیاز مغز برای درمان.این روش باعث فعال شدن و بیدار شدن نورونها و مدارهای مغزی و به اصطلاح سیکنورونیزه شدن انها،بسته به منطقه تحریک و نوع بیماری می شود.این مِتُد کاملاً بی خطر،بدون عارضه و بر اساس تأییدیه سازمان FDA آمریکاست و در درمان بیماریهایی مثل افسردگی،اختلالات اضطرابی و پنیک،اختلال وسواس،دردهای مزمن با منشأ عصبی مانند فیبرومیالژیا و سندروم روده تحریک پذیر،سردردهای مزمن تنشی و میگرن،کاهش علائم لرزش و کندی حرکتی در پارکینسون،بهبود علائم شناختی در آلزایمر و وزوز گوش و غیره مؤثر است.من هم در مطبم از این روش نوین و کاربردی برای درمان بیمارانم استفاده می کنم.
درباره ی افسردگی پنهان نظرتان چیست؟
افسردگی پنهان بیماری شایعی است.در مورد اشخاصی که خودشان به این باور نرسیدن که افسرده شدند و علائمی دارند که این موضوع را مشهود می کند.مثل اختلال عملکرد در محیط کاری،بین فردی.مثل سابق نمی توانند فعالیت و رفتار کنند و توانایی سابق را ندارند.مثل قبل خوشحال نیستند،چیزهایی که قبلاً برایشان لذت بخش بوده دیگر نیست،کاری نمی توانند انجام دهند ولی در همان حال فعال هستند،در بین مردم هستند،کار و فعالیت می کنند حتی می توانند آدمهای موفقی باشند اما افسردگی پنهان هم دارند که حتماً نیاز به درمان اساسی دارند.
افسردگی در نوجوانان چطور؟این هم باید یک موضوع جدی باشد که والدین از آن شکایت دارند؟
افسردگی در نوجوانان را باید خیلی جدی گرفت.علائم نشان دهنده افسردگی در نوجوانان تغییرات احساسی است.احساساتی مثل غم و اندوه که می تواند شامل گریه بدون دلیل مشخص باشد.سرخوردگی یا احساساتی هایی مثل خشم حتی در مورد مسائل کوچک،احساس ناامیدی یا خالی بودن خلق و خوی تحریک پذیر،از دست دادن علاقه یا لذت در فعالیت های معمول،از دست دادن علاقه.درگیری با خانواده و دوستان،اعتماد به نفس پایین،احساس بی ارزشی یا گناه،فکر دائم به شکست های گذشته یا سرزنش مبالغه آمیز یا انتقاد از خود،حساسیت شدید به طرد شدن یا شکست و نیاز به اطمینان بیش از حد،مشکل در تفکر،تمرکز،تصمیم گیری و به خاطر سپردن مسائل،این احساس مدام که زندگی و آینده تیره و تار است،افکار مکرر مرگ یا خودکشی.
تغییرات رفتاری در افسردگی نوجوانان وجود دارد.چیزی که باعث نگرانی شود؟
بله و به شدت خطرناک است.اگر نوجوانی این علائم را داشت و یا تغییری در او احساس کردید زنگ خطر است.تغییرات رفتاری مثل خستگی و از دست دادن انرژی،بیخوابی یا خواب زیاد،تغییر در اشتها،کاهش اشتها،کاهش وزن یا افزایش میل به غذا و افزایش وزن،استفاده از الکل و مواد مخدر،بی قراری به عنوان مثال تکان دادن مکرر دستها یا پاها،ناتوانی در نشستن آرام،کند شدن تفکر،صحبت کردن یا حرکات بدن،شکایت مکرر از سردرد و دردهای بدن بدون دلیل که ممکن است شامل ملاقات مکرر با مشاورین مدرسه باشد.انزوای اجتماعی،عملکرد ضعیف در مدرسه یا غیبت مکرر از مدرسه،توجه کمتر به بهداشت شخصی یا ظاهر،انفجارهای خشم،رفتارهای مخرب و خطرناک یا سایر رفتارهای آسیب زننده،خودآزاری به طور مثال بریدن یا سوراخ کردن یا خالکوبی بیش از حد و در نهایت که از همه خطرناک تر است تهیه برنامه خودکشی یا اقدام به خودکشی.
چطور می شود در برابر افسردگی که این روزها خیلی ها را درگیر کرده تسلیم نشد؟
اصطلاحی است به نام (LEST TAILK) یعنی بیا حرف بزنیم.از افسردگی نباید فرار کرد.اصولاً از هیچ چیزی نباید فرار کرد.انسان زاده شده تا از پس مشکلاتش بر بیاد و برای آنها بجنگد.وقتی درباره ی مشکلات حرف بزنید،گفتگو کنید تقریباً احساس سبکی و آرامش زیاد می کنید.درباره ی افسردگی نباید ترسید.مطمئن باشید که این هم مثل هر بیماری دیگری قابل حل شدن است.حرف زدن حلال تمام مشکلات است.افسردگی ترس ندارد.چیز عجیب و غریبی نیست.خیلی وقت ها حرف نزدن و تخلیه نکردن افکار بلای تمام رنج ها میشود.
برای سوال آخر هر چه که بتواند اندکی از اندوه دل کسی کم کند؟
آدمی که پناه می آورد به شما برای حرف زدن دنبال نصیحت،قضاوت یا حتی شماتت شدن نیست.او فقط دنبال کسی می گردد که حرفهایش را بشنود.برای اطرافیان خودمان آدم امن شنوایی باشیم.زندگی در جریان است با تمام اتفاقات،پستی و بلندی ها و ما به دنبال زندگی می رویم.زندگی جدی نیست فقط یه شوخی ساده زیبای چندین ساله و یادمان نرود دنیای ما حتی در این برهوت شوخی وار با آدمای امن و صادق قطعاً جای زیباتری است از ازل تا ابد و هرگز اجازه ندهید غباری روی دلتان بنشیند.مراقب خودتون باشید.یا علی و ممنون از شما به خاطر گفتگوی خوبتون.
گفتگو : پرستو فولادی نژاد
عکس : زهرا تمکین