2

عدالت اقتصادی چیست؟

  • کد خبر : 6126
  • 01 آگوست 2016 - 14:02
عدالت اقتصادی چیست؟

مفهوم “عدالت اقتصادی” با پیچیدگی های فراوانی همراه است. برخی بر این عقیده اند که اکثر نظام های سیاسی جهان بر مبنای اصول اقتصادی شکل گرفته اند و با شعار دسترسی به عدالت اقتصادی اهداف خویش را دنبال می کنند!اقتصاد دانان در خصوص عدالت دو دیدگاه کاملاً متفاوت دارند:

#عدالت_اقتصادی #دانستنی #بیشتر_بدانیم

این مسئله که عدالت چیست، شاید چندان احتیاج به تعریف نداشته باشد. افراد بشر کم و بیش ظلم را می شناسند، تبعیض را می شناسند. عدالت نقطه مقابل ظلم است، نقطه مقابل تبعیض است و به عبارت دیگر: افراد بشر در دنیا به حسب خلقت خودشان و به حسب فعالیت هایی که می کنند و استعدادهایی که از خود نشان می دهند، استحقاق هایی پیدا می کنند.

عدالت عبارت است از این که آن استحقاق و آن حقی که هر بشری به موجب خلقت خودش و به موجب کار و فعالیت خودش به دست آورده است، به او داده شود، نقطه مقابل ظلم است که آنچه را که فرد استحقاق دارد به او ندهند و از او بگیرند و نقطه مقابل تبعیض است که دو فرد که در شرایط مساوی قرار دارند، موهبتی را از یکی دریغ بدارند و از دیگری دریغ ندارند.

بنا بر این عدالت یک جاذبه فطری است که همه ما در پی دستیابی به آن هستیم اما از شعار تا عمل فرسنگ ها فاصله است و بشر تا دستیابی به عدالت واقعی قرن ها فاصله دارد.

عدالت انواع و اقسام گوناگون دارد، از عدالت  دربرخورد میان فرزندان تا اجتماع و حتی اقتصاد. اما این مفهوم اخیر”عدالت اقتصادی” با پیچیدگی های فراوانی همراه است. برخی بر این عقیده اند که اکثر نظام های سیاسی جهان بر مبنای اصول اقتصادی شکل گرفته اند و با شعار دسترسی به عدالت اقتصادی اهداف خویش را دنبال می کنند!

اقتصاد دانان در خصوص عدالت دو دیدگاه کاملاً متفاوت دارند: عده ای بر این عقیده اند که عدالت منشأ خارجی دارد و از خارج باید به سیستم اقتصادی تزریق شود. مارکسیست ها و سوسیالیست ها نمونه بارز این افراد هستند.

اما گروه دیگری معتقدند که اگر نظام اقتصادی به شیوه صحیح اعمال شود، خودش در درونش عدالت را برقرار می کند و نیازی به اعمال عدالت از خارج نظام اقتصادی نیست . البته در کنار این اظهار نظر عده ای هم بحث عدالت و عادلانه بودن بازار را مطرح می کنند.

اما دیدگاه متعادل تری هم وجود دارد. بر اساس این  دیدگاه  نه بر برون زا بودن عدالت اصرار می شود و نه بر درون زا بودن آن . زیرا در مواردی نمی توان به طور قطع آن را برون زا یا درون زا دانست. بلکه تصور برا ین است که ذات اقتصاد پیش روی به سوی حداکثر سود است. از این رو با ذات عدالت در تعارض است اما این به معنای این که باید از دیدگاه های تندروانه مارکسیسم پیروی کرد، نمی باشد؛ بلکه به نظارت دولت برای برقرای عدالت تأکید می کند.

نظام اقتصادی در تحقق عدالت موفق تر است که تنش و برخورد در زیر نظام ها و خود نظام حداقل باشد یا وجود نداشته باشد . اگر که نظام های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نتوانند یک نوع تعامل منطقی داشته باشند، عدالت به وجود نمی آید .

بنا براین در مواردی دولت ها هم می توانند به  مانعی در جهت تحقق عدالت اقتصادی بدل شوند.

در اینجا یک سؤال اساسی مطرح می شود و آن این که آیا انسان ها با هم برابرند؟

مفهومی که سال هاست بحث های زیادی را در پی داشته. عده ای قائل به برابری و بهره مندی همگان از نعمات الهیند و عده ای قائل به بهره مندی هر کس براساس تلاشش.

قانون اساسی ما به برابری حقوق افراد بشر با تکیه بر به رسمیت شناختن حق مالکیت افراد استوار است . اما این که تا چه حد در این خصوص موفق عمل شده، امری است که تاریخ آن را روشن خواهد نمود.

منبع: بانکی دات آی آر

لینک کوتاه : https://danestanyonline.ir/?p=6126

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

فرم جستجو

تبلیغات در سایت   درباره ما   تماس با ما

logo-samandehi