2

تعاریف نوین گرافیک

  • کد خبر : 3804
  • 13 اردیبهشت 1395 - 12:42
تعاریف نوین گرافیک

گرافیک را بر اساس عوامل گوناگونی تقسیم بندی می‌کنند. یک نوع تقسیم‌بندی بر مبنای محتوای طرح است که محتواهای گوناگون را شامل می‌شود: “گرافیکی که محتوای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد”.

مهم ترین نکته ای که باید به آن توجه  کرد این است که امروزه تبلیغات از هنر گرافیک بهره می‌گیرد تا به اهداف خود دست یابد. گرافیک لزوماً یک حوزه بصری است که از دوران کهن  با هدف انتقال مفهوم و زیبایی بصری از آن استفاده  می‌شد. هنر، زیبایی را در نهاد خود دارد. ما در اینجا به مفهوم اصیل هنر نزدیک می‌شویم و از این منظر، هنر نازیبا دیگر هنر نیست. ایرانیان باستان قبل از هخامنشی این هنر را در اختیار داشتند و از آن استفاده می‌کردند. فرش ایرانی یکی از زیباترین گرافیک‌های دنیا است. طراحان آن نهایت سلیقه را بکار می‌برند تا اثری زیبا خلق کنند. تغییر و تحولات تاریخی جبراً شرایطی را ایجاد کرد که این شرایط لزوم اطلاع رسانی را در تمام زمینه های اجتماعی، سیاسی، خبری، عبادی و تجاری افزایش داد و کاربرد ابزاری با نام گرافیک نوین مطرح شد. بنابراین، امروزه گرافیک نه تنها به عنوان یک هنر، بلکه به عنوان عامل      رسانه ای عمل می‌کند.

همانطور که  گفته شد، گرافیک تبلیغات نیست. بحث تبلیغ مربوط به دانش دیگری است که طراح گرافیک از آن دانش بی بهره است. تفاوت تبلیغات و گرافیک از  این عامل ناشی می‌شود که اطلاع‌رسانی تبلیغی با نوعی مبالغه همراه است. تبلیغات برای دستیابی به اهداف تجاری، سیاسی و اجتماعی تمام ابزار ها را بکار می‌گیرد. در واقع ادبیات، موسیقی، نقاشی و شعر در ترکیب با یکدیگر و برای انتقال پیام به مخاطب مورد استفاده  قرار می‌گیرند. کارهای گرافیکی گذشته از بعد اطلاع رسانی و قابلیت استفاده برای مخاطبان، آهنگ‌های بصری یک جامعه هستند. آثار گرافیکی به میزان زیادی تولید می‌شوند و قسمت اندکی از آثار به حیطه‌ هنر وارد می‌شود. این یک نگاه هنرمندانه (و نه صرفاً یک نگاه مصرف‌گرایانه و منفعت طلبانه) است. امروزه به سبب گسترش شرکت های تبلیغاتی تعداد طراحان هنرمند رو به کاهش است. در تمام دنیا طراحان در مکان‌هایی که به امر تبلیغ می‌پردازند حضور دارند و خواسته‌های کمپانی تبلیغاتی را در قالب تصاویر و گرافیک بیان می‌کنند.

می‌توان نتیجه گرفت طراحان گرافیک هنرمند نیستند چرا که اندیشه تداعی شده در اثر، اندیشه خودِ طراحان نیست. اندیشه‌ای به آن ها عرضه شده است و آن ها تنها ارتباط گرانی قلمداد می‌شوند که اندیشه را طراحی می‌کنند. چنین فعالیتی یقیناً هنری نیست بلکه نوعی مهارت است. آن ها با تخصص و دانش و مهارت علمی‌خود به طراحی می‌پردازند. تمام طراحان هنرمند نیستند بلکه آن ها به میزان دخالت  اندیشه خود در خلق اثر، هنرمند خواهند بود. اگر میزان دخالت در خلق اثر افزایش یابد به همان میزان بیشتر هنرمند خواهند بود. اگر در تمام  دنیا 10 میلیون طراح گرافیک داشته باشیم، کمتر از یک درصد آن ها هنرمند خطاب می‌شوند.

هنرمندان افرادی هستند که دیالوگ‌های جدید را کشف می‌کنند و این دیالوگ  در جامعه عرضه شده و تأثیر می‌گذارد. تمامی‌آثار گرافیک، تاریخِ عرضه خاص خود را دارند. برای مثال یک کارگردان تئاتر پوستر مربوط به کار خود را در معرض مخاطبان قرار می‌دهد تا اطلاع رسانی لازم انجام شود. تا زمانی‌که تئاتر بر روی صحنه است و اجرا می‌شود این پوستر عملکرد رسانه‌ای خود را خواهد داشت و  بعد از آن محو خواهد شد.

اما برخی از پوسترها و طراحی‌ها فراتر از زمان و مکان خود حرکت می‌کنند. امروزه این آثار را می‌توان در موزه ها دید و از آن بهره مند شد. در میان تمام طراحان می‌توان به طراحان مؤلف اشاره کرد. طراحان مؤلف کسانی هستند که ارزش‌های هنری، فکری، اعتقادی و نوع نگرش‌شان در طرح و اثر جاری است . آثار طراحان مؤلف از جمله آثاری است که علاوه بر عملکرد اطلاع رسانی به عنوان آثار هنری آن قوم حفظ می‌شود. آثار آن ها را می‌توان در تمام موزه های دنیا یافت که حتی سفارش‌دهندگان اولیه‌ آن اثر از آن بی‌اطلاع هستند. وجود نفوذ‌های مداخله جویانه نه تنها در ایجاد آثار هنری بلکه در وظایف یک هنرمند خلاق خدشه وارد کرده است. آثار تولیدی در برخی موارد تنها نگاه مصرف‌گرایانه دارند و این آثار تا مدت‌ها باقی نمی‌مانند و تأثیرگذار هم نخواهند بود.

گرافیک را بر اساس عوامل گوناگونی تقسیم بندی می‌کنند. یک نوع تقسیم‌بندی بر مبنای محتوای طرح است که محتواهای گوناگون را شامل می‌شود: “گرافیکی که محتوای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد”. اهداف گرافیک سیاسی و تجاری در یک راستا قرار می‌گیرد؛ با این تفاوت که نوع محتوا و آنچه به مخاطب عرضه می‌شود متفاوت است.

اهداف این نوع گرافیک‌ها از آن جهت مشابه یکدیگر است که اطلاع رسانی آن به نفع صاحبان قدرت و  ثروت است، در کل اطلاع‌رسانی به شیوه‌ای است که نهایتاً منافع صاحبان قدرت و ثروت را تأمین خواهد کرد. گرافیک سیاسی را می‌توان گرافیک ایدئولوژیکی نامید که در آن ایدئولوژی مورد نظر به فروش می‌رسد. گرافیک تجاری را باید شاخه ای از گرافیک دانست که هدف آن فروش و عرضه کالا است. تجاری یا سیاسی بودن ویژگی‌هایی است که زمینه‌ فعالیت طراحان را مشخص می‌کند. گرافیک فرهنگی نوعی از گرافیک است که هدف آن تنها اطلاع رسانی خواهد بود. اطلاع رسانی در گرافیک هنری و فرهنگی به قصد آگاهی است؛ اما در گرافیک سیاسی و تجاری آگاهی که ایجاد می‌شود در خدمت منافع صاحبان قدرت و ثروت است و به نوعی اغوا و فریب مخاطب را در پی دارد.

تقسیم دیگر بر مبنای وسایل ارتباطی است که کار گرافیکی را منتشر کرده و در مکان‌های دیگر تکثیر می‌کنند. نباید فراموش کرد گرافیک، امری است که باید تکثیر شود و فعالیت هنرمند، گرافیک بر مبنای تکثیر است. این تقسیم بر مبنای سیستم چاپ و تکثیر است که بعد از قرن  پانزدهم و ظهور صنعت چاپ پدیدار شد. سیستم‌های چاپ و نشر موجب شدند که مطبوعات و کتاب‌هایی با پهنای  وسیع منتشر شوند و با تحولاتی چشم‌گیر نوع خاصی از گرافیک را به کار گیرند. در آن زمان گرافیک بسترهای تازه ای یافته بود و در چارچوب آن فعالیت می‌کرد که امروزه از آن ها با عنوان گرافیک مطبوعاتی و گرافیک انتشاراتی یاد می‌کنند.

رابطه گرافیک با سایر رسانه های تصویری

امروزه کاربرد گرافیک را در رسانه های تصویری می‌توان دید و اهمیت گرافیک به مراتب افزایش یافته است. باید این نکته بیان شود که هر آنچه شما می‌بینید گرافیک است. پیدایش وسایل ارتباطی  جدیدتر نظیر تلویزیون سبب شد که  رسانه های جدید جایگزین رسانه های قبلی شوند.

بخشی از طراحان گرافیک در زمره‌ طراحان تلویزیونی قرار می‌گیرند که ابزار کار آن ها متفاوت است. تفاوت در نوع ابزار به سبب تحول در شیوه پخش و تکثیر است. پیام‌ها از طریق رسانه‌های الکترونیکی و نه فقط رسانه های مکتوب منتشر می‌شوند. رسانه های مکتوب نظیر مطبوعات و کتاب‌ها گرافیک خاص خود را دارند؛ اما در مورد رسانه های الکترونیکی نظیر تلویزیون بحثی کاملاً متفاوت مطرح است. این نوع ابزارها ماهیتاً در به کارگیری هنر گرافیک با یکدیگر متفاوتند. برای مثال گرافیک تلویزیونی با نور کار می‌کند؛ اما در مطبوعات با وجود انتشار وسیع نمی‌توان با نور کار کرد. در یک برنامه خبری مطالبی نظیر اینکه: «گوینده خبر چه کسی است؟ فضای پشت گوینده و دکور چگونه باشد؟ میزان نور چگونه تنظیم شود؟» را باید مدنظر قرار داد. رعایت این اصول سبب می‌شود برنامه از لحاظ زیبایی در نظر مخاطب جذاب باشد.

می‌توان نتیجه گرفت که شیوه کار و محتوا به فراخور نوع رسانه تغییر کرده است. طراحان گرافیک این نکته را در نظر می‌گیرند که تا چه میزان فعالیت و اثر هنری آنها فرهنگ بصری را تقویت می‌کند. فعالیت هنری آن ها می‌تواند فرهنگ بصری مخاطبان را تقویت و تضعیف کند. تنها مسئله برای  طراحان رضایت صاحبان قدرت و ثروت نیست و در کنار آن باید به تأثیر کار خود توجه کنند؛ بیان بصری آن ها تا چه اندازه در اعتلای فرهنگ بصری افراد تأثیر گذاشته است.

ویژگی دیگری که  برای هنر مدرن قائلیم این است که هنرهای موزه ای رنگ باخته است. امروزه آثار گرافیک در بخش های مختلف صنعت، تجارت و سینما، افراد بسیاری را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در بخش گرافیک تلویزیونی زیباترین بازیگران حضور دارند و این بیانگر جذابیت بصری رسانه های الکترونیکی نوین است. بصری شدن رسانه ها سبب می‌شود که زیباترین عناصر، دکورها، اشیا را بکار گیریم تا مخاطب را تحت تأثیر قرار دهیم.

اهداف و کارکردهای گرافیک محیطی

پیدایش گرافیک محیطی به قرن بیستم باز می‌گردد. در گذشته طراحی بر روی اجسام با دو بعد انجام می‌شد ولی امروزه  طراحی از دو بعد طول و عرض، روی بعد سوم یعنی جسم قرار می‌گیرد. گرافیک محیطی به این نکات توجه می‌کند که طراحی ساختمان‌ها چگونه باشد؟ چرا که این ساختمان و نما در معرض دید افراد قرار می‌گیرد و نظر افراد خودآگاه یا نا خودآگاه به سمت این بناها جلب می‌شود. در واقع طراحی محیط عمومی ‌و آنچه در بستر جغرافیایی خاص نظیر طراحی میدان‌ها، کناره های خیابان‌ها و غیره است. فضاهای مورد نظر می‌تواند باز یا بسته باشد.

در تعریف تبلیغات می‌گوییم: تبلیغ مؤثر آن است که بر روی ذهن شما و نه چشم شما تأثیر بگذارد و به‌گونه‌ای باشد که پیام انتقالی در ذهن شما  حک شود. مثلاً اگر فیلمی‌با عنوان  تبلیغات محیطی تبلیغ می‌شود بتوان با دیدن تبلیغ، نوع فیلم را تشخیص داد. مخاطب به این درک برسد که 1- این فیلم از چه محتوا و مفهومی‌برخوردار است؟ 2- فیلم در رده چه نوع فیلم هایی و با چه محتوایی قرار می‌گیرد؟ 3- نوع  فیلم تراژدی، کمدی یا حماسی است؟

واژه تبلیغات مربوط به بازاریابانی است که با ارتباطات و سرمایه خود با رویکرد  تجاری و اقتصادی چنین فعالیت‌هایی را خصوصاً به عنوان امری رایج در جامعه انجام می‌دهند. البته پروپاگاندا نوع دیگری از تبلیغات است که در اختیار منافع قدرت و دولتمردان است و در پروپاگاندا و تبلیغات تجاری  نهایتاً دولت‌ها و کمپانی‌های تبلیغاتی تصمیم گیرنده هستند.

منبع:

https://www.hamshahritraining.ir

لینک کوتاه : https://danestanyonline.ir/?p=3804

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

فرم جستجو

تبلیغات در سایت   درباره ما   تماس با ما

logo-samandehi