زندگی کردن انسانها در کنار يكديگر بیش از هر چیز نیازمند نظم و قانون است. قوانینی که شاید هیچ اهرم نظارتی نتواند به اندازه خود فرد در رعایت آنها مؤثر باشد. به لحاظ حقوقی، جامعه نیازمند وجود مقرراتی است که روابط تجاری، مالي، مالکیت، شهرسازی، سیاسی و حتی مسائل خانوادگی را در نظر گرفته و سامان دهد. از اینرو از دید شهری موضوع حقوق شهروندی، شامل روابط مردم شهر، حقوق و تکالیف آنان در برابر یکدیگر، اصول، اهداف، وظایف و … است.
زمانی که شهرنشینان به حقوق یکدیگر و قوانین اجتماعی احترام میگذارند و به مسئولیتهای خود در قبال شهروندان دیگر و اجتماع عمل میكنند از شهرنشين صرف به واژهاي تحت عنوان شهروند ارتقا مییابند. بهعبارت ديگر شهروندي و مدنیت نوع تکاملیافته زندگی اجتماعی است. براي ارتقای سطح فرهنگ یک جامعه و گام برداشتن در مسیر توسعه آن، دانستن مفاهیمی از قبیل وظايف و تكاليف شهروندی در واقع جزئي از مقدمات و الزامات اولیه است؛ بنابراين لزوم دانستن تکالیف شهروندی و حقوق شهروندی بیش از هر زمان دیگری مهم و حائز اهمیت است. بخصوص اين كه در طی 40 سال گذشته، نسبت شهرنشینی در ایران از 31 درصد در سال 1335 به 61 درصد یعنی دو برابر در سال 1375 افزایش یافت و این روند همچنان ادامه دارد.
بهطور کلی شايد بتوان وظایف شهروندان را در چند مورد زیر خلاصه كرد: آشنایی با حق و حقوق خویش در جامعه شهری. آشنایی با وظایف و تکالیف مدیریت شهری و تواناییها و محدودیتهای مدیریت شهری در اداره شهر و هماهنگ ساختن سطح توقعات خویش با این وظایف و امکانات. (پس از آشنایی با دو مقوله فوق هر شهروند باید برای احقاق حق خویش و بالطبع بهبود وضعیت جامعه شهری خود اقدام و مدیریت شهری را وادار به انجام وظیفه و اعاده حق شهروندی خویش كند).
افزایش حس تعلق خاطر به منطقه و شهر محل سکونت خویش و تشویق و ترغیب همشهریان خود به حفظ منافع جمعي و مشارکت در امور شهري از جمله اصول شهروندی است. همچنين از نگاهي ديگر ميتوان وظايف شهروندي را شامل مشاركت در امور مدنی و اجتماعی همانند حضور و عضويت در سازمانها و كمیتههاي گوناگون، انجام خدمت سربازي، احترام به قانون و حقوق ديگران، پرداخت مالیات، حترام به قوانین و مقررات يا حفظ محیطزيست دانست. در برابر تكاليف شهروندي، هر شهروند داراي حقوقي است كه اطلاع از آنها زمينه را براي رشد و توسعه اجتماعي فراهم خواهد كرد.
چنانچه گفته شده است : «شهروند بودن به این معناست که فرد تنها بهدنبال حقوق و منافع خود نباشد و از حقوق و منافع جمع دفاع کند. شهروندی که بهدنبال تحقق منافع دیگران است، نسبت به آبادانی شهر و کشور خود احساس مسئولیت کرده و به پیشرفت و توسعهیافتگی همهجانبه میاندیشد. دفاع از حقوق جمع، حاکمیت را در مسیری هدایت خواهد کرد که شرایط را برای دستیابی مردم به مطالبات حقه خود فراهم کند. در این صورت شرایط برای توسعه و پیشرفت در جامعه فراهم خواهد شد.»
فراموش نكنيم كه شهری آباد و توسعهیافته دارای شهروندانی شاد و خلاق است و در مقابل شهری بیتحرک و کمرونق که تمامي فعاليتها در آن به عادت و روزمرگی مبتلا شده، شهروندانی افسرده و خموده را در خود جای میدهد؛ بنابراين بيهوده نخواهد بود كه تلاش كنيم ساكنان شهر را به شهرونداني فعال، آگاه و مسئولیتپذیر تبدیل سازیم. همچنين لازم است كه در حوزه مدیریت شهری سه ضلع مثلث شهروند، شهرداری و شهر را بهواسطه رسانه بههم نزدیكتر كرده و با مشاركت در اجرای طرحهای نوین شهری، توجه به زیباسازی و مبلمان شهری، گسترش فضاهای سبز و تفر جگاهها (كه از جمله حقوق شهروندي ماست)، حیات و طراوت را به محیط شهری خود ارزانی داريم.
منبع: روزنامه مردم نو
گردآوریشده توسط پایگاه دانستنی آنلاین