ورزش با ایجاد تغییرات در سیستم داخلی بدن به سلامت جسمانی کمک می کند، قدرت کارآیی جسمانی را افزایش می دهد، از بسیاری بیماری ها پیش گیری می کند و می تواند در درمان بسیاری از بیماری ها مفید باشد. هم چنین با توجه به رابطه ی جسم و روان، ورزش می تواند علاوه بر تأمین و تضمین سلامت جسمانی، بر سلامت روانی نیز اثرگذار باشد.
ورزش می تواند بر شکوفایی و پرورش خصیصه های کارآمدی نظیر اعتمادبه نفس، صبر، صداقت، مسئولیت پذیری، احترام متقابل به حقوق سایر افراد و کارگروهی ـ مخصوصاً در ورزش های گروهی ـ مؤثر باشد که محصول آن سلامت روانی فرد و در نتیجه سلامت جامعه می شود.
برون داد این سلامت روانی را می توان در شادی و نشاط و سلامتی فردی و جمعی مشاهده کرد و می تواند در تمامی عرصه های جامعه حضوری پررنگ داشته باشد و در مقایسه با جامعه ای که از این ویژگی برخوردار نیست، کاملاً متمایز است. در دین اسلام نیز بر ورزش تأکید شده و به ورزش هایی نظیر شنا و تیراندازی توصیه شده است. حدیثی از پیامبر اکرم(ص) هست که فرموده اند: «پروردگارت بر تو حقی دارد، بدنت بر تو حقی دارد و خانواده ات نیز بر تو حقی دارند.» از این سخن، اهمیت ورزش و توجه به بدن آشکار می شود و نشان می دهد که اسلام هم به سلامت معنوی اهمیت می دهد و هم به سلامت جسمانی و در خانواده باید به هر دوی این ها توجه شود؛ بنابراین باید حتماً در زندگی روزانه ی تک تک افراد فرصتی برای ورزش گنجانده شود.
نقش ورزش بانوان در نشاط و سلامت جامعه
رابطه ی زن و ورزش و نقش ورزش بانوان در نشاط و سلامت جامعه ، از دو بُعد قابل طرح است. نخست تأثیر ورزش ـ چه عمومی و چه حرفه ای ـ بر سلامت زن و در نتیجه سلامت جامعه و دیگر نقش زن به عنوان مادر و همسر (نقش تربیتی) در ایجاد فرهنگ ورزش در سطح خانواده و نهایتاً در سطح جامعه.
به دیگر بیان، از آن جایی که زنان ـ چه در خانواده و چه در جامعه ـ نقش های مهم و أثرگذاری را ایفا می کنند، تأمین سلامت جسمانی و در پی آن سلامت روحی و روانی آنان، تضمین سلامت خانواده و جامعه را در پی خواهد داشت. در طول تاریخ بشر نقش زنان در ورزش، بازتاب دهنده ی شرایط در حال گذار زنان در جامعه بوده است. در گذشته حضور زنان در رشته های ورزشی و مسابقات رایج نبوده؛ اما امروزه در بسیاری از نقاط جهان ورزش بانوان با استقبال مواجه شده است. حضور زنان در مجامع ورزشی و باورها و دیدگاه های آن ها می تواند در توسعه ی ورزش اثرگذار باشد؛ از طرف دیگر، مشارکت در ورزش می تواند در نحوه ی زندگی زنان تغییر ایجاد کند و باعث غنی تر شدن آن شود.
هم چنین زنان در زندگی خود مسئولیت ها و نقش های متعدد و متفاوتی را ایفا می کنند. یکی از نقش های مهم آن ها، یعنی مادری که با گذراندن مراحل مختلفی نظیر بارداری و زایمان حاصل می شود و سپس با پرورش و تربیت فرزندان تداوم می یابد، نیازمند سلامت جسمانی و روحی و روانی آن هاست و بی تردید می توان گفت عدم توجه به سلامت جسمانی که لازمه ی سلامت روانی است، پی آمد های جبران ناپذیری را، هم برای خانواده و هم برای جامعه به همراه خواهد داشت؛ به عبارت دیگر، تمامی نقش هایی که یک زن می خواهد ایفا کند به نوعی با روی کرد او نسبت به جسم و عمل کرد جسمانی و فیزیکی او در ارتباط است. فعالیت فیزیکی روزانه و منظم و هم چنین مشارکت در فعالیت های ورزشی فردی و گروهی برای رشد جسمانی، ذهنی، روانی و اجتماعی او لازم است و از این طریق، می تواند با کاهش دادن اضطراب و افسردگی، شادی و نشاط را برای زندگی خود به ارمغان بیاورد و به ارتقای کیفیت زندگی خود و خانواده و نهایتاً جامعه کمک کند. هم چنین در مورد مسئله ی فرهنگ سازی ورزش، می توان گفت که والدین از جمله مادر، نقش بسزایی در ایجاد روحیه ی ورزش کردن در فرزندان دارند و اگر فرهنگ ورزش در یک خانواده نهادینه و تقویت شود، می تواند سلامت جمعی را به همراه داشته باشد. برای مثال، ورزش برای کودکان می تواند علاوه بر تأمین سلامت آن ها به افزایش موفقیت های تحصیلی شان کمک کند، روابط اجتماعی آن ها را اتقا دهد و کاهش بزهکاری کودکان و نوجوانان را در پی داشته باشد؛ زیرا ورزش کردن هیجانات و انرژی های منفی را تخلیه می کند.
منبع: پايگاه اطلاع رسانی حوزه
گردآوریشده توسط پایگاه دانستنی آنلاین