هنگامی که سخن از زندگی به میان می آید، بی درنگ نقش آب در تمدّن سازی و توسعه پایدار جوامع و نقشی که این مادّه گران بها در زندگی دارد، در ذهن ترسیم می شود. آب به منظور نوشیدن و دیگر مصارف خانگی، کشاورزی، امور صنعتی و تجاری و سرانجام تولید موّاد خوراکی جمعیّت در حال افزایش جهان بسیار ضروری است. بر پایهء«نظریّهء هیدرولیک»، آب در پیدایش شهرها، توسعهء زمین های قابل کشت، افزایش جمعیّت و تراکم آن در نواحی مساعد طبیعی، نقشی کارساز داشته است. در شهرهای سومر برای نگهداری نیروی نظامی، از ثروت و درآمد شهرها بهره می بردند و ثروت ها و درآمدهای شهری نیز از حاصل خیزی خاک و یک نظام منظّم آبیاری به دست می آمد. سیلاب های منظّم بهاری با سدها و کندن قنات در دل زمین های خشک و نیمه خشک، گرچه با هدف شرب، کشاورزی و دام پروری انجام می گرفته، امّا منظور اساسی، رونق اقتصادی، اجتماعی– فرهنگی و شکوفایی فعّالیت های صنعتی و دستی بوده و توسعه ای پایدار در این زمینه ها پدید می آورده است.
پدیدهء قنات کارکردهای متفاوتی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی دارد به گونه ای که می توان آن را عاملی نیرومند در تحوّل اقتصاد، فرهنگ، تاریخ و ایجاد تعادل بیولوژیک و جلوگیری از تخریب سفره های آب زیر زمینی در نواحی خشک و نیمه خشک دانست.
کانال های مهار شده، به بخش های مورد نظر می رسید. این نظام آبیاری در به دست آوردن مازاد محصول، بسیار مؤثّر بود. سومری ها با آگاهی از روش ها و فنون آبیاری، به مازاد محصول دست یافته و عالی ترین تمدّن شهری را با امتیازهایی که از آن به دست می آمد، بنا نهادند.
السورث هانتینگتون( Ellsworth Huntington ) جغرافی دان آمریکایی با بررسی شهرهای قارّهء آسیا نتیجه می گیرد که کاهش میزان بارندگی در جنوب غرب آسیا و آسیای مرکزی موجب نابودی رودها، جویبارها، چشمه سارها و چاه های آب قنات ها شده است و ویرانی آرام آرام مراکز کشاورزی و نقاط آباد و پر جمعیّت را فراهم ساخته است تا آنجا که دریاچه های آب شور با کاهش باران و بخار شدن تدریجی آب ها و محدود کردن گسترهء خود، راه های تازه ای در اختیار کاروان ها قرار داده است. مارکس ( Marx )که نظریّهء هیدرولیک ریشه در آثار او دارد، معتقد بود که «تطوّر هیدرولیک ریشه در آثار او دارد، متفاوت با تطوّر تمدّن در غرب داشته و مستقل از آن بود است.» [بر این اساس]،یکی از دانشمندان مارکسیست معاصر به نام کارل ویتفوگل ( Karl Wittfogel )از این دیدگاه به موضوع پیدایش حکومت های باستان در خاور نزدیک و آسیا پرداخته و معتقد است که گسترش و تداوم نظام آب رسانی در پهنه ای گسترده (مانند آبیاری در کشاورزی و کنترل سیلاب ها) ، نیازمند یک قدرت مرکزی است که این نهادها قدرت پایه و اساس حکومت های استبدادی شرقی را شکل می دهد.
از دید دکتر اصغر نظریان: «در ایران، پیدایش، توسعه و مکان گزینی شهرها به تبعیت از ویژگی های خاصّ زمانی و مکانی از گذشته های دور تا امروز، در وابستگی به نزدیکی آب شکل گرفته اند و نقشهء شهرهای ایران نیز با همین امر ترسیم گردیده است… بدون شک، به موازات پیشرفت ها و توسعهء کشاورزی آبی و بالاخره تکنیک قنات،گسترش فضائی شهرها و افزایش جمعیّت آن ها، نقش آب افزایش یافته است.»
در ایران باستان، آب عنصری مقدّس و ایزدی به شمار می رفته به گونه ای که از دید زرتشتیان پس از آتش، مقدّس ترین عنصر بوده است. در اوستای زرتشت، بارها دربارهء آب، اهمیّت و تقدّس آن سخن به میان آمده است، چنان که می خوانیم: «می ستائیم آب را…مقدّسی که افزایندهء جهان است. مقدّسی که افزایندهء گله و رمه است…که نطفهء مردان را پاک می کند، که زهدان همهء زنان را برای بارور بودن پاک می کند، که همهء زنان را شیر خوب و به هنگام می بخشد.»
در ایران باستان، کندن کاریز نیز بسیار رایج بوده است، چنان که « روزگار داریوش کبیر (521-486 پ.م) اوج شکوفایی و اقدامات آبیاری و حفر کاریز در سرتاسر فلات ایران به شمار می رود. به امر پادشاهان هخامنشی، آن کس که کاریز حفر می کرد و آب به سطح زمین می آورد و زمینی را آبادان می کرد و کاریزهای خشک را بازسازی می نمود، مالیات پنج نسل بر او بخشیده می شد و پولی بیوس نیز بخشودگی مالیات را بر پنج نسل کسی که کاریز را آبادان می کرد، متذکّر شده است.»
خانم لمبتون نیز در پژوهش هایی که دربارهء ایران انجام داده است می نویسد: «ایرانیان عهد باستان، ناهید(آناهیتا)را که در آیین بهدینان و زرتشت نگهبان آب بوده، ارج می نهاده و ستایش می کرده اند…در دوره های ساسانیان، اعراب و پس از آن نیز همواره قوانین و مقرّرات رسمی برای ساختن، حفظ و توزیع آب، مؤسّسات آبیاری وجود داشته است.»
بدین سان آب و از جمله قنات ها، همواره نقشی اساسی در حیات جوامع و تمدّن ها داشته است. این عنصر حیاتی، یکی از عوامل بنیادین در توسعهء پایدار نواحی جغرافیایی به شمار می آید. در شرایط سخت کنونی که کشور ما، بویژه نواحی خشک و نیمه خشک آن در معرض تهدیدهایی چون خشک سالی و بحران آب، بیابان زایی، شور شدن آب و خاک، نابودی مراتع و پوشش گیاهی و زندگی جانوری و در مجموع، نابودی سرچشمه های حیات قرار دارد، با عنایت به توسعهء پایدار که چشم انداز و حال و آینده را مورد توجّه قرار می دهد، بهره گیری از ساختمان های بومی در شرایط دشوار اقتصادی می تواند گامی اساسی به شمار آید. بهره گیری از قنات به عنوان عاملی پایدار در این نواحی می تواند مورد توجّه باشد. در واقع؛ حیات اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی قلمروهای خشک و نیمه خشک کشور ایران به قنات وابسته است.
منبع: کویر ها و بیابان های ایران
گردآوریشده توسط پایگاه دانستنی آنلاین