4

مدیریت کسب و کار چیست؟

  • کد خبر : 28797
  • 02 تیر 1397 - 16:03
مدیریت کسب و کار چیست؟

مدیریت کسب و کار چیست؟

عبداله ذاکر- مدرس دانشگاه در حوزه علوم ارتباطات اجتماعی و کارشناس ارشد سازمان برنامه و بودجه کشور

ماهیت کسب و کار به معنی تعامل افراد با همدیگر به منظور انجام مجموعه ای از فعالیت ها برای ایجاد ارزش جهت مشتریان سازمان و بازگشت سرمایه به ذی نفعان کسب و کار می باشد. در اینجا منظور از کسب و کار به کلیه سازمان های سودمند و دولتی  بر می گردد.

مدیریت فرآیندهای کسب و کار یک روش سازمان یافته و نظام مند به منظور تعریف طراحی، ایجاد ، مستند سازی ، اندازه گیری ، پایش و کنترل کلیه فرآیندهای کسب و کار مکانیزه و غیرمکانیزه به منظور دستیابی به نتایج هدفگذاری نشده همسو با اهداف استراتژیک سازمان می باشد.

فعالیت های کسب و کار نوعا به مجموعه ای از فعالیت های مرتبط با یک مهارت یا هدف خاص اطلاق می گردند که از جمله می توان به فروش ، امور مالی و یا تولید اشاره نمود.

باید متذکر شد مدیریت (اداره کردن) می تواند به صورت فرایند سازماندهی موثر منابع جهت دستیابی به اهداف تعریف شود. مدیریت کسب و کار به کارگیری این فرایند در یک سازمان مشخص است. یک مدیر کسب و کار ممکن است دارای سطحی از مسئولیت باشد که این بستگی به سازمان مورد نظر دارد.

با این وجود برخی عملکرد های کلی در همه کارهای مدیریتی موجود است که شامل برنامه ریزی ، سازماندهی ، تعیین کارکنان ، جهت دهی امور ، کنترل و بودجه بندی می شوند.

  1. برنامه ریزی چیست؟

یک مدیر کسب و کار ملزم به برنامه ریزی و آماده سازی سازمان جهت رسیدن به اهداف مورد نظر است که ممکن است شامل کارهای مختلفی شود از جمله برآورد بودجه ، تحقیق بازار و ارائه استراتژی به طور اساسی این عملکرد نشان دهنده عمل قرارگیری سازمان ، جهت گیری آن و چگونگی تامین منابع است.

  1. سازمان دهی

زمانی که اهداف تعریف شدند ، مدیریت کسب و کار مسئولیت های مورد نظر را تشخیص داده ، افراد را مورد آنالیز قرار می دهد و ابزارهای مورد نیاز را برآورد می کند و به تقسیم وظایف می پردازد. این مرحله ممکن است شامل بازبینی سازمان توسعه گردهمای جدید و یا تعریف مشاغل جدید باشد. هدف ایجاد محیطی بهینه برای عملکرد موثر و نتیجه بخش است.

  1. تعیین کارکنان

پیدا کردن فرد مناسب جهت کارهای مختلف بخش بسیار مهمی از مدیریت کسب و کار است  تعیین مشاغل مورد نیاز ، آماده سازی تعاریف کارها ، انتخاب و آماده سازی از جمله بخش های مختلف کار یک مدیر است. یک مدیر خوب معیارهایی از قبیل تنوع ، اخلاق ، سیاست و سایر پارامترهای مورد نیاز برای هر کار را در محیط کسب و کارش تشخیص می دهد.

  1. جهت دهی امور

نکته جالب در مورد جهت دهی امور به دست آوردن نقطه بالانس بین کارکنان مورد نیاز و تولید اقتصادی است. این امر شامل تخصیص مناسب منابع و فراهم نمودن تیم حمایتی است که به مسائل سریعا پاسخ می دهد. یک مدیر کسب و کار لازم است با داشتن شخصیت فردی بالا به کارکنانش روحیه داده و آنها را جهت دستیابی به اهداف مشترک هدایت کند.

  1. کنترل

عبارت است از ارزیابی کیفیت در تمام مراحل سازمان . یک مدیر با دنبال کردن کارها و مقایسه آنها بر اساس یک نقشه استراتژیک انحراف از هدف را به حداقل می رساند کنترل امور شامل تحلیل هزینه ها ، مدیریت اطلاعات ، اندازه گیری عملکرد و عملکرد به موقع است.

  1. بودجه بندی:

دنبال نمودن و بازبینی بودجه یکی از عوامل بسیار بحرانی موفقیت هر مدیر است که اغلب توسط دوره های آموزشی مختلف مدیریت کسب و کار مورد تمرکز قرار گرفته و معمولا شامل فاینانس ، محاسبات و نرم افزارهای محاسبه بودجه می شود.

زمینه اساسی دیگری برای مدیریت کسب و کار شامل آمار ، بازاریابی منابع انسانی و اقتصاد نیز لازم است. همچنین عواملی همچون تصمیم گیری ، منطق ، حل مساله و مهارت های شخصیتی نقش بسیار مهمی در مدیریت کسب و کار بر عهده دارد.

فرایندهای معمول کسب و کار در یک سازمان:

در هر سازمان متعارف برخی از فرایندهای معمول وجود دارد که فهرست آنها به صورت زیر است :

  • پردازش اطلاعات
  • صدور صورتحساب
  • خرید
  • حمل و نقل
  • دریافت مواد اولیه
  • حسابرسی
  • تهیه طرح تجاری
  • رسیدگی به ادعانامه ها و ضمانت ها
  • برنامه ریزی بودجه
  • مدیریت حساب های دریافتی
  • ارزیابی عملکرد
  • تدوین طرح های پیشنهادی
  • تصویب اعتبار
  • تایید تامین کنندگان و فروشندگان
  • استخدام افراد جدید

            فرایندگرایی در کسب و کار:

  • فرایند گرایی پارادایم جدیدی برای سازمان کسب و کار است. بر خلاف دیدگاه قدیمی وظیفه گرائی که معطوف به درون سازمان بوده و آن را به وظایف و کارکردهایی مانند فروش ، تولید ، تدارکات و توسعه محصول تقسیم می کرد ، فرایندگرائی شرکت ها را حول محور فرایندهای آنها سازماندهی می کند. اندیشه اصلی حاکم بر فرایندگرائی آن است که در سازمان ، هر چیز و هر کس به گونه ای نظام مند به منظور خدمات رسانی اثربخش و مستقیم به مشتری که نقطه غائی فرایند است ، سازماندهی شود. تفکر غالب در مدیریت فرایند با مفهوم مدیریت کیفیت فراگیر معرفی شد. تفکر و مدیریت فرایندی در قلب و مرکز مهندسی مجدد فرایندهای کسب کار جای دارد. نگاه کارکنان سازمان به افراد حاضر در بالای سلسله مراتب نیست بلکه نگاه آنها به جلو یعنی به مشتریان دوخته شده است و کسانی که نهایتا موجب حرکت و پیشرفت سازمان می شوند . فرایندگرائی راسته به درجه تغییر مورد نیازکه به دو شیوه زیر می توان ایجاد کرد :
  • ساده سازی فرایند و مهندسی مجدد فرایند

ساده سازی اغلب به چارچوب موجود ، محدودیت های فناوری اطلاعات مستقر و همچنین نگرش ها و رفتارهای جاری توجه می کند.

  • اما بر خلاف آن هدف مهندسی مجدد کسب و کار ایجاد تغییر بنیادی یا چارچوب شکن است. مهندسی مجدد ، چارچوب موجود را به چالش می کشد ، نگرش ها و رفتارهای جاری را مورد پرسش قرار می دهد و ممکن است پیشنهاد فناوری اطلاعات جدیدی را مطرح کند.

انواع فرایندهای کسب و کار :

فرایندهای کسب و کار توالی ها و ترکیب هایی از فعالیت کاری است. انواع فرایندها را می توان به سه دسته تقسیم کرد:

فرایندهایی که با مشتریان خارجی مواجهند و کالاها و خدمات با ارزش را ارائه می کنند.

فرایندهای مدیریتی و همچنین فرایندهای پشتیبانی فرایندهای مدیریتی فعالیت های دسته اول را کنترل و هماهنگ می کنند و دستیابی به اهداف کسب و کار را تضمین می کنند. فرایندهای پشتیبانی همانگونه که از نام آنها پیداست ، با فراهم کردن امکانات زیر ساختی و مانند آن به فرایندهای کسب و کار کمک می کنند. همچنین فرایندهای کسب و کار را در دو دسته فرایند دانش پایه و فرایند عملیاتی می توان قرار داد. در فرایند دانش پایه به فرایندهایی مانند توسعه محصول تحقیق ، تبلیغات و مشاوره مدیریت می توان اشاره کرد . این نوع فرایندها نوعا ماهیتی غیر استاندارد دارند و اشکال آن ها بر دانش و خلاقیت افراد مشارکت کننده است اما فرایندهای عملیاتی در متن اکثر پروژه های مهندسی مجدد فرایند کسب و کار قرار دارند. فرایند عملیاتی براساس ثبات و پایداری نسبی ، سطح استاندارد سازی و میزان تکرارپذیری خود دسته بندی می شوند. مانند خدمات مشتری ، تدارکات و ساخت.

               فرایندهای عملیاتی به دو دسته فرایند کلیدی و ثانویه تقسیم می شوند.

فرایند کلیدی مستقیما از ماموریت استراتژی های سازمان پشتیبانی می کنند. در این دیدگاه براورده کردن نیاز مشتری بالاترین اولویت در سازمان است. تیم ها و کار تیمی برای ارائه کارآمد کالاها و خدمات به مشتریان ضروری است و      تیم های کاری بر خلاف واحدهای سازمانی بزرگ تا آنجا که امکان دارد مسئولیت یک فرایند را بر عهده دارند. کار تیمی بسیار فراتر از حضور دوستانه افراد در یک اتاق است.

تیم گروهی ویژه از افراد با مهارت های مکمل است که به میزان زیادی خود را به هدف مشترک فرایند متعهد می دانند.

نتیجه گیری :

مدیریت فرایندهای کسب و کار به عنوان رویکرد توانمندی برای بهبود عملکرد و افزایش رضایت مشتریان در سازمان های مختلف قلمداد شده است. با وجود اقبال بالائی که در مورد مزایای به کارگیری رویکردهای مدیریت فرایندهای کسب وکار وجود دارد ، بهبود فرایندهای کسب و کار همچنان یک هنر محسوب می گردد تا یک علم. بنا به تعریف بهبود فرایندهای کسب و کار رویکرد سیستماتیکی است که به سازمان ها در دستیابی به تغییرات معینی در شیوه انجام کسب و کارشان در راستای توسعه و تعالی سازمانی کمک می کند. تحقیقات اکادمیک تاکنون بیشتر متمرکز بر توصیف اجرا و پیاده سازی موفقیت آمیز طرح های بهبود فرایندهای کسب و کار بوده است.

   برخی مطالعات موردی ، ابتکارات معطوف به بهبود فرایندهای کسب و کار فهرستی از رویکردهای تحلیلی و متعاقبا الگوهای بهبود برای تحلیل گران فرایندهای کسب و کار ارائه داده اند که برخی از این رویکردهای متداول در تحلیل فرایند کسب و کار آمده است:

  • بررسی وضعیت پوشایی فرایندها نسبت به ماموریت اهداف و راهبردها
  • بررسی میزان تداخل و همپوشانی فرایندها
  • بررسی وضعیت تکرار فرایندها
  • بررسی ارتباط فی مابین سیستم های نرم افزاری و نظام اطلاعاتی با حوزه های کاری و فرایندی
  • بررسی میزان انطباق با نیازهای مشتریان و مخاطبان و ذینفعان

برخی از راهکارهای بهبود فرایندی و مطلوب کسب و کار:

  • حذف فرایندهای مازاد و کم ارزش
  • فشرده سازی فرایندها
  • برون سپاری فرایندها
  • باز طراحی و مهندسی مجدد فرایندها
  • خودکارسازی توسعه اتوماسیون و مکانیزاسیون
  • یکپارچه سازی
  • انطباق با فرم ها ، استانداردها و مدل های مرجع
  • مدیریت جریان ارزش در فرایندها

لازم به ذکر است ایده های ساده ای در پس الگوهای عمومی بهبود نهفته است. از جانب دیگر ضروری است الگوهای مورد نظر با شرایط کسب و کار مورد توجه قرار گرفته و به این نکته توجه گردد که محقق سازی کلیه معیارهای عملکرد به ازای همه الگوهای بهبود امکان پذیر نیست و درجه ای از تحقق معیارهای عملکردی از بعد معیارهای زمانی ،  هزینه ای ، کیفیت و امثالهم قابل حصول می باشد.

پایگاه خبری دانستنی آنلاین

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات: 0 / 5. تعداد امتیازات: 0

به این خبر امتیاز دهید

لینک کوتاه : https://danestanyonline.ir/?p=28797

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

فرم جستجو

تبلیغات در سایت   درباره ما   تماس با ما

logo-samandehi