1

تغییر نگرش معماران، از معماری سنتی تا امروز – بخش اول

  • کد خبر : 17320
  • 22 شهریور 1396 - 9:55
تغییر نگرش معماران، از معماری سنتی تا امروز – بخش اول

این نوشتار به بررسی شیوه‌ی رویارویی معماران سنتی ایران، با مسائل اقلیمی و زیست محیطی می‌پردازد و با بیان نمونه‌هایی از راه‌حل‌های ارائه شده توسط این دسته از معماران، بین معماری اقلیم‌گرا و شیوه فعلی معماری مقایسه کند. هم‌چنین به بیان تغییر نگرش معماران، از معماری سنتی تا امروز در بپردازد.

این نوشتار به بررسی اجمالی و کاوشی کوتاه در شیوه‌ی رویارویی معماران سنتی ایران، با مسائل اقلیمی و زیست محیطی می‌پردازد و با بیان نمونه‌هایی از راه‌حل‌های ارائه شده توسط این دسته از معماران، سعی دارد قیاسی نسبی بین معماری اقلیم‌گرا و شیوه فعلی معماری اماکن مسکونی برقرار سازد. هم‌چنین به بیان تغییر نگرش معماران، از معماری سنتی تا امروز در برابر مسائل اقلیمی می‌پردازد.

ابتدا فرض کنید در سال‌هایی دورتر از زمان حال، مثلاً دویست سال پیش، به‌عنوان معمار در شهر یا روستایی زندگی می‌کنید. فعالیت شما معماری است. معماری منطبق با تعریفی که در زمان شما از آن ارائه شده است. شما فردی هستید که خانه‌ای را طراحی و سپس اجرا می‌کند. احتمالاً پیشه پدر شما نیز معماری بوده است. حال سبک زندگی انسان‌ها در این دوران را درنظر بگیرید. میزان و شیوه ارتباط افراد با طبیعت را نیز تصور کنید. احتمالاً صبح که از خواب برخیزید تا شب، فعالیت‌های شما، شما را به سمتی سوق خواهد داد که ارتباطتان با طبیعت را تقویت می‌کند. بررسی علل این میزان تأثیرپذیری از طبیعت در گذشته، و عدم آن در زمان حال، از مواردی نیستند که این مقاله قصد دارد به آن بپردازد. بلکه هدف آن است که رفتار یک معمار در چنین شرایطی را تا حد توان بررسی کنیم.

زمانی که شما در بستر مذکور اقدام به طراحی بنا می‌کنید، شرایطی پیش رو دارید که احتمالاً از دیدگاه شما محدودیت حساب نمی‌شود. برای نمونه، توانایی استخراج سنگ‌های تراش خورده‌ی امروزی را از طبیعت ندارید. توانایی حمل مصالح از نقاط دور را هم ندارید. به‌علت وابستگی و هم‌بستگی با طبیعت نیز تمایل و قصد مقابله با آن ندارید. به این موارد، مسائلی از قبیل: سنت، گرایش‌های شدیدتر مذهبی (نسبت به زمان حال)، وضعیت ناگزیر آب و هوایی، تکنیک‌های اجرایی زمان خود، اصول ایستایی شناخته شده، شیوه‌ی بروز فعالیت‌های انسانی و … را نیز اضافه کنید. با این اوصاف شما در شرایط بسیار متفاوت‌تری معماری می‌کنید. این شرایط معماری منجر به بروز ویژگی‌هایی شده که معموره‌های قدیمی را با طبیعت و اقلیم خود همسازتر می‌کند. وضعیتی که شاید بتوان گفت بناهای سنتی را به معماری پایدار نزدیک‌تر کرده است.

شرایط امروز و بهره‌وری از تکنولوژی ایجاب کرده که علاوه بر کاهش ارتباط با طبیعت، مقابله‌هایی نیز با آن رخ دهد.مثلاً شیوه‌ی مقابله با گرمای هوا امروزه از طریق ممانعت از ورود هوای گرم، و خنک کردن فضا با وسائل سرمایشی شکل می‌گیرد که به معنی قطع ارتباط با هوای آزاد بیرون است. درحالی‌که در گذشته، این مشکل راه‌حل‌هایی داشته که ارتباط با طبیعت را قطع نمی‌کرد. مانند کنترل نور وارد شده از پنجره‌ها، یا ایجاد کوران طبیعی هوا از روش‌هایی نظیر بادگیر. بسیاری از افراد، امروزه با زیستن در منازل جدیدی که معمارانشان، بعضاً توجه زیادی به اقلیم ندارند و بیشتر توان خود را بر ظاهرپردازی و نماسازی متمرکز می‌کنند، اهمیت و تأثیر اقلیم در منازل را فراموش کرده‌اند. برای نمونه کافیست به یکی از منازل سنتی اقلیم‌محور شهر سرک بکشیم. در شهر تهران تعداد این گونه منازل که اکنون تبدیل به موزه شده‌اند، کم نیست. اغلب، معماران این بناها سعی کرده‌اند با روش‌هایی معقول و همساز با طبیعت، مانع بروز تغییرات نامطلوب و ضدآسایش در محیط زندگی انسان شوند. برای تشریح بهتر وضعیت، تا حد توان یکی از این نمونه های مورد نظر به اختصار معرفی می‌شود.

در بخشی از ناحیه‌ی قجری تهران بزرگ، در خیابان سی‌تیر موزه‌ای به‌نام موزه‌ی آبگینه و سفالینه قرار دارد. ساختمان این موزه محل سکونت قوام‌السلطنه بوده و بنابراین تمهیدات زینتی و دست‌ودلبازانه در اجزای آن زیاد و شایان توجهند. اما برای آشنایی با جان کلام، فقط می‌خواهیم برخی از نکات آشنای مرتبط با اقلیم را مرور کنیم. قبل از هرچیز، در بدو ورود، حیاط و حوض بزرگ این عمارت دیده می‌شود. صرف نظر از میزان بزرگی حیاط و حوض این بنا که تناسب دارد با تمکن مالی صاحب خانه، عملکرد این دو برای تلطیف و خنک سازی هوا توسط حوض و همین‌طور کاهش خشکی هوا قابل توجه است. جداره‌های باربر بنا به رسم معمول اکثر بناهای سنتی مانع عبور نور مستقیم و خیره به داخل می‌شود. هم‌چنین پوشش‌های چوبی برای برخی از پنجره‌ها که تبادل حرارتی را به حداقل می‌رساند.

نمونه‌هایی از موارد ذکر شده در موزه ملی ملک که محل سکونت تاجری خوش‌ آوازه به همین نام بوده نیز مشهود است. هم‌چنین در موزه اخیر، پوشش‌های مشبک برای کنترل نور در وجه شرقی بنا دیده می‌شوند. ضمن این‌که از آنجا که این دو بنا از مصالح قدیمی و بوم‌آورد خشت و آجر استفاده کرده‌اند، از ظرفیت حرارتی مناسبی برخوردارند.

همانگونه که در دو مثال فوق، به ایجاز ذکر شد، وجود مشکلات اقلیمی در روزگاری که صنعت رونق چندانی نداشته، منجر به بروز راه حل‌هایی شد که با بهره‌گیری از طبیعت مشکلات را تعدیل و یا مرتفع می‌ساختند. یعنی هیچ تکنولوژی خاص بشری و مصنوع وارد عرصه‌ی پاسخ‌گویی به این نیازها نشده و تنها از تکنولوژی‌های طبیعت‌محور آن دوران بهره‌مند بودند. هدف از ذکر این نکته، نکوهش تکنولوژی نوین و توصیه به رجعت به فناوری‌های اولیه نیست. بلکه هدف نمایش میزان تفاوت در رویکرد این دو نسل تکنولوژی با یک‌دیگر است. به گونه‌ای که تکنولوژی‌های نوین اغلب (بنا بر شیوه‌ی استفاده) ابایی نسبت به آسیب رسانی به طبیعت ندارند و برای تأمین آسایش انسان‌ها در فضای معماری (نظیر مسکن) تا جایی‌که انسان بخواهد پیش می‌روند. در نقطه مقابل، تکنیک‌های معماران قدیم در ساخت مسکن‌های سنتی (چنان‌چه به آن اشاره خواهد شد) به گونه‌ای بوده که ارتباط انسان با طبیعت را حفظ کند، تعادل طبیعت را خدشه‌دار نکند و ضمن تأمین نسبی فاکتورهای آسایشی، حتی‌الامکان آسیبی به محیط وارد نکند و البته همه این‌‌ها ناشی از عدم وجود تکنولوژی‌ و نگرش‌های بعضاً مخرب امروزی در فضای آن زمان است.

علی‌رغم این‌که بسیاری از این روش‌ها و ملاحظات اقلیمی، نه هزینه اجرایی بالایی دارند و نه مشکلات اجرایی خاصی به پروژه تحمیل می‌کنند، امروزه در اکثر ساخت و سازها مغفول مانده‌اند. این بی‌توجهی علاوه بر تأثیری که بر سبک زندگی مردم دارد باعث رشد مصرف انرژی می‌شود. در اصل این انرژی صرف تعدیل شرایط آسایشی‌ می‌شود که به‌خاطر عدم کنترل موفق شرایط محیطی از حالت نرمال خارج شده است.

در ادامه تلاش شده است که نمونه‌هایی از روش‌های بهسازی شرایط زندگی در مقابل عوامل جوی که توسط معماران قدیمی با شرایط فوق اتخاذ شده‌اند، بررسی گردد.

 اقلیم معتدل و مرطوب

در این اقلیم عوامل طبیعی‌ای که می‌توانند مخل آسایش انسان در منازل شوند وجود رطوبت و بارندگی است. ضمناً در اکثر نقاط اقلیم، باد مزاحم از وجوه غرب و گاهی شرق، بنا را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به‌علت وجود رطوبت هوا، شب‌ها نسبت به روز کاهش دمایی محسوسی درک نمی‌شود و نیاز به کوران هوا نسبتاً زیاد است.

خانه‌های سنتی اقلیمی در این خطه بر اساس فاکتورهای طبیعی فوق بنا شده‌اند. در اغلب بناهای قدیمی این ناحیه، معماران جهت مهار کردن آب باران و وزن آن بر بام، از سقف شیروانی بهره برده‌اند و در بعضی بناها برای کنترل باد غرب، در این وجه سقف را تا زمین امتداد می‌دهند تا باد و باران از این وجه به بنا آسیب نزند. هم‌چنین ایوان‌های سرتاسری دور بنا کشیده می‌شوند که وظیفه‌شان تأمین فاصله‌ی لازم بین جداره‌ی خارجی با سطح دیوار است که به‌منظور جلوگیری از آسیب دیدن مصالح نما در برابر باران ایجاد می‌شود.

مشکل دیگر معماران و سازندگان، نفوذ رطوبت از کف خانه است. برای مهارکردن رطوبت و عدم نفوذ آن از کف ساختمان به سمت داخل، در دیدگاه اول باید ساختمان از سطح زمین فاصله بگیرد. بنابر این از پایه های چوبی (چوب مصالح بوم آورد این خطه است) استفاده می‌شود تا ساختمان به زمین نچسبد. هرچقدر فاصله ساختمان از دریا بیشتر باشد، ارتفاع آن از سطح زمین کمتر می‌شود و برعکس. گاهی در فاصله بین طبقات مسکونی تا زمین بخش‌های خدماتی قرار می‌گیرند.

برای معماری کردن در این فضا، مشکل دیگری که پیش روی معماران سنتی بوده است پدیده‌ای است به‌نام کج‌باران و بادهای مزاحمی که از ناحیه غرب می‌وزند. جهت رفع این مشکل، فکری که به ذهن متبادر می‌شود آنست که تماس وجه غربی با بیرون را به حداقل برسانیم. همین ایده ساده منجر به این شده که اغلب ساختمان‌ها در راستای شرقی غربی کشیده شوند. یعنی وجه غرب و شرق کمترین سطح را داشته باشند و وجوه جنوبی و شمالی بیش‌ترین سطح ساختمان را به خود اختصاص دهند.

بازشوهای این مناطق نیز به نوعی طراحی شده‌اند که در پلان روبه‌روی هم‌دیگر قرار بگیرند یا به نوعی ارتباط داشته باشند تا هوا بتواند از این بازشوها کوران کند. همچنین جهت سهولت کوران هوا خانه‌ها با فاصله ساخته می‌شوند تا ورود و خروج هوا به راحتی صورت گیرد. اغلب پرچین و یا حصار دور ساختمان‌ها نیز از قد انسان کوتاه‌تر ساخته می‌شود تا مانعی سر راه باد نباشد.

انبارهای برنج در این اقلیم از کاربری‌های مهم به حساب می‌آیند. در انبارهای برنج به جهت رعایت نظافت، عدم وجود موش بسیار حیاتی است. شیوه برخورد معماران با این مسئله به این شکل است، که پایه‌های ساختمان را به ‌نحوی طراحی و اجرا می‌کنند که با وجود یک حلقه چوبی افقی بالای آن، مانع نفوذ موش به داخل انبار شوند. چرا که موش توانایی حرکت در سطوح افقی، خلاف جهت جاذبه را ندارد و نمی‌تواند از این نوع پایه عبور کند و درست به همین دلیل، درب انبارهای برنج در زیر آن‌ها قرار می‌گیرد که کاملاً از دسترس موش‌ها خارج باشد.

 

شکل شماره 1

شکل شماره 2

منبع: معماری ما

گردآوری‌شده توسط پایگاه دانستنی آنلاین

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات: 0 / 5. تعداد امتیازات: 0

به این خبر امتیاز دهید

لینک کوتاه : https://danestanyonline.ir/?p=17320

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

فرم جستجو

تبلیغات در سایت   درباره ما   تماس با ما

logo-samandehi