گاهی در املای برخی از کلمهها به تردید میافتیم که کدام شکل صحیح تر است. آیا لشکر صحیح است یا لشگر، انزجار یا انضجار، بنیانگزار یا بنیانگذار، محذور یا محظور و … هر چند در کتابهای لغت و بسیاری از منابع ادبی دیگر میتوان املای درست واژة موردنظر را یافت، اما این کار وقت گیر و پرپیچ و تاب است، از این رو، در این نوشتار پایگاه دانستنی آنلاین فهرستی ازکلمههای متشابه پرکاربرد را تحت عنوان املای صحیح کلمات را غلط ننویسیم گرد آوردهایم تا دسترسی به آنها آسان باشد.
املای صحیح کلمات
ابان/آبان
نام ماه هشتم سال شمسی است. املای هر دو صورت درست است ولی بهتراست به صورت«آبان» بنویسیم.
آج/عاج:
آج: واژه فارسی است به معنای«برجستگیها ی منظم سطح یک شیء مانند سطح سوهان»(آژ، آژده، آجیده، آجیدن و آجین از همین خانواده است).
عاج: کلمه عربی است به معنای«مادها ی ظریف و سخت به رنگ سفید شیری که بدنه اصلی دندانهای فیل و بعضی دیگر از جانوران را تشكیل میدهد».
آجل/عاجل
آجل: به معنای«آتی، بعد از این، آینده» است.
عاجل: اسم فاعل از مصدر«عجله» و به معنای«فوری و ا کنونی» است.
آذر/آذار/آزر:
آذر: نام ماه نهم سال شمسی.
آذار: نام ماه ششم از تقویم رومی سریانی، مطابق ماه مارس از تقویم فرنگی.
در ادبیات فارسی«آذار» را ماه اول بهار به حساب می آورند و توسعاً معنای«بهار» را از آن افاده میکنند.
آزر: نام پدر حضرت ابراهیم(ع) است.
آزوقه/ آذوقه:
اصل این کلمه تركی است و املای آن در فرهنگها به دو صورت فوق آمده است اما صحیحتر آن است که به صورت«آذوقه» نوشته شود.
آیینه/ آینه:
هر دو صورت درست است؛«آینه» مخفف«آیینه» است، ولی بهتراست به صورت«آینه» نوشته شود.
ابزار/افزار:
این دو واژه همگونند و در جمله، ارزش یکسان دارند و میتوانند جانشین یکدیگر شوند.
اَتباع/ اِتباع/ اِتّباع:
اتباع: (به فتح اول و سکون دوم)جمع«تَبَع» به معنای«پیروان» است.
اتباع:(به کسر اوّل و سکون دوم) به معنای«پیروی کردن» است.
اِتّباع: (به کسر اول و تشدید و کسر دوم) نیز به معنای«پیروی کردن» است.
اَتلال/ اطلال:
اتلال: (به فتح اول و سکون دوم) جمع«تلّ» به معنای«پُشته» و«توده خاک و ریگ» است.
اَطلال:(به فتح اوّل و سکون دوم) جمع«طَلَل» به معنای«و یرانة بازمانده از خانة فروریخته» است.
اثاث/ اساس:
اثاث: لوازم خانه.
اساس: پی، بنیاد، پایه.
اثیر/ اسیر/ عصیر:
اسیر:کسی که در جنگ به دست دشمن گرفتار میشود و توسّعاً یعنی«گرفتار، دربند»
اثیر: در معتقدات قدما«طبقهای از آسمان در جو زمین، متشکل از عنصری رقیق و بیوزن و آتشگون» است.
عصیر: عصاره و شیره هر چیز و اصطلاحاً به«شیره انگور» یعنی«شراب» اطلاق میشود
اَحیا/ اِحیا:
اَحیا:(به فتح اول) جمع«حی» به معنا ی«زنده» است.
اِحیا:(به کسر اول) مصدر است به معنای«زنده کردن» و «آباد کردن».
اَخبار/اِخبار:
اَخبار:(به فتح اوّل) جمع«خبر» است.
اِخبار: (به کسر اول) مصدر و به معنای«خبر دادن» یا«آگاه کردن» است.
اَخوان/ اِخوان:
اَخوان:(به فتح اول و دوم) تثنیة«اخ» و به معنای دو برابر است.
اِخوان: (به کسر اوّل و سکون دوم) به معنای «برادران» است.
اذکیا/ازکیا(ذکی/زکی):
ذكی: (به فتح اوّل) به معنای«تیزهوش» و « ژرفنگر» است(جمع آن«اذكیا»).
زكی: (به فتح اوّل) یعنی«پاک» و «پاکدامن»(جمع آن«اِزكیا»)
ارّابه/ عرّابه:
هر دو به معنای«گردونه» و«گاری» است و املای آن نیز به هر دو شکل صحیح است.(ارابه فارسی و معرب آن عرّابه است).
استانبول/ اسلامبول:
هر دو، نام شهری است در تركیه. در فارسی هر دو صورت به کار رفته است، ولی«استانبول» به تلفظ رایج در تركیه و دیگر کشورهای جهان، نزدیکتر است.
استوانه/ اسطوانه:
اصل واژه«استوانه»، فارسی است و معرّب آن«اسطوانه» است. در متون قد یم بیشتر به صورت«اسطوانه» آمده است، ولی امروزه آن را با«ت» مینویسیم.
اسرا/ اِسراء:
اسرا: (به ضم اول و فتح دوم) جمع اسیر.
اسراء: (به کسر اوّل) نام سورة هفدهم قرآن مجید.
اسطبل/ اصطبل:
اصل این کلمه لاتینی است و املای آن به هر دو صورت فوق، به کار رفته است. ولی امروزه در فارسی باید« اسطبل» بنویسیم.
اَشعار/اِشعار:
اَشعار: (به فتح اوّل) جمع«شعر» است.
اِشعار: (به کسر اوّل) اطلاع دادن.
اعلام/اعلان:
اعلام:(به کسر اوّل)آگاهانیدن
اَعلام: (به فتح اول) نامهای خاص، نشانها، نام داران.
اعلان: (به کسر اوّل) آشکار کردن.
اَعمال/ اِعمال:
اعمال:(به فتح اوّل و سکون دوم) جمع«عَمَل» و به معنای« کارها، کردارها»ست.
اعمال:(به کسر اوّل و سکون دوم) مصدر است به معنای«به کار بستن، به کار بردن»
افکار/افگار:
افکار: جمع«فکر» به معنای« اندیشهها»ست.
افگار: واژه فارسی و به معنای«زخمی» است.
اِقدام/ اَقدام:
اقدام:(به کسر اوّل و سکون دوم) مصدر و به معنای«قدم پیشگذاشتن برای انجام دادن کاری» است.
اقدام:(به فتح اول و سکون دوم) جمع«قَدَم» و به معنای«گام ها»ست.
اله/الله:
اله:(به کسر اوّل) بر وزن«مِثال»است و با یک حرف« ل» نوشته میشود.
الله:(به فتح اول) بر وزن«غفّار» و با دو حرف«ل» نوشته می شودو«ل» دوم آن مشدّد است.
اغلب اوقات به خصوص در اسامی اشخاص، الله سهواً به صورت«اله» نوشته میشود؛ مثلاً«عبدالله» را غالباً«عبداله» مینویسند که صحیح نیست.
ادامه دارد
گردآوری شده توسط پایگاه دانستنی آنلاین